جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

داعش . دولت اسلامی

داعــــــش 
دولت اسلامی !

باقر رئیس الساداتی




امروزه کمتر کشوری در خاورمیانه و اروپا و آمریکا را می توان یافت که در امور سیاسی و حتی اقتصادی و اجتماعی به شکلی از پدیده داعش متأثر نباشد.اغلب دول و مردم ساکن در کشورهای منطقه  به نحوی درگیر این پدیده شده اند . در میان مردم منطقه کسی را نمیتوان یافت که احساساتش نسبت به عملکرد ها و جنایات وحشیانه و ضد انسانی این گروه حکومت اسلامی  و پسرعموهای جنایت کارشان یعنی شیعیان وحشی تحت حکومت عراق که از جانب بخشی از دولت عراق حمایت میشوند نیز جریحه دار نشده باشد. کشورها و احزاب و سازمانها هرکدام به انداره بزرگ و کوچکی و به فرا خور دوری و نزدیکیشان به این جریانات تحلیل و تعریف خاص خود را از این رویدادهای ارائه میدهند و بر اساس آن خط مشی و استراتژی خود را تنظیم میکنند. بدیهی است که آنها دخالتها و اقدامات خود را با سمت و سوی حفظ منافع ملی اشان تنظیم میکنند.  آنها وسایل و ابزار های لازم را برای آنالیز جریان های بازیگر صحنه در اختیار دارند از قبیل ماهواره ها و سیستم هایی که تحرکات منطقه را رصد میکنند و یگانهای اطلاعاتی و جاسوسی و در اختیار داشتن سازمانها و مراکز تولید اطلاعات و جمع بندی این اطلاعات بدست آمده، اقدامات لازم را انجام میدهند 
اما مسائل موجود کنونی در منطقه از آنچنان پیچیدگیی برخوردار است که حتی سازمانهای اطلاعاتی ذیربط دولتهای بزرگ هم گاهی در تحلیل و تفسیر آن  ها دچار اشتباهات فاحشی هم میشوند و در نتیجه استراتژی اشتباهی را هم اتخاذ میکنند که نتایج فاجعه باری نظیر آن چه که امروز بر سر مردم مظلوم منطقه آمده است را پدید آورده است. به عنوان مثال . منتقدین سیاستهای دولت اوباما چه در آمریکا و چه در میان کشور های دوست و مؤتلف با آمریکا ، انگشت بر روی همین مورد میگذارند و داعش را نتیجه تخریبی استراتژی مماشات ، ارزیابی مینمایند.چه کسی میتواند منکر شود که عامل اصلی همه این جرم و جنایتها آن رژیمی است که از روز ابتدای موجودیتش تا به حال ، بقای خود را در صدور ایدئولوژی بنیادگرایانه اش به همه منطقه خاورمیانه میداند. رژیمی که دکترینش تغییر جهان و مدیریت آن است و هدف و مقصود خود را چنین قرار داده است. 
عدم ارزیابی واقع بینانه و درست نه تنها گرهی از مشگل حل نمیکند ، بلکه مشگلات عدیده دیگری هم بر آن میافزاید.
داستان داعش و مسائل عراق داستانی خلق الساعه و فی البداهه نبوده است، داستانی است با سبقه ۱۰ سال از آغاز پیدایشش  . آن طور که مدارک و مؤاخذ نشان میدهد ، داعش ورژن تکامل یافته گروه ( جماعة توحید و جهاد ) به سرکردگی ابومصعب الزرقاوی در عراق و بیعت آن با اسامه بن لادن سرکرده سابق القاعده است . این گروه در سالهای ابتدایی موجودیت خود میتوانست وسیله بسیار مناسبی برای اجرای منویات آخوندهای ایران مبنی بر ایجاد بحران در  عراق و سد کردن روند دموکراسی  در این کشور باشد. رژیم آخوندهای ایران نمی توانست تحمل کند که در همسایگی ایران کشور مهمی همچون عراق که بعد از ایران مهمترین مرکز شیعه و بقاع ائمه شیعه و حوزه های فقه و شریعت شیعه هم هست دموکراسی و مردمسالاری برقرار شود. بنا بر این فرصت طلایی هرج و مرج در عراق را مغتنم شرده علاوه بر تجهیز و آموزش و سازماندهی گروهها و سازمانهای شیعی وکرد عراقی وابسته به خود،  با دعوت الزرقاوی و آموزش افرادش در ایران و تأمین سلاح و مهمات و پول ، آنها را بهترین کاندید برای بحرانسازی در عراق بکار گرفت . ریشه تمامی بحرانهای عراق دخالتهای آخوند های ایران در این کشور است و بس. . برای همین در سالهای اولیه ابو مصعب و همراهانش آموزشهای لازم را هم در ایران میدیدند و رفت و آمد های وسیعی هم به ایران داشتند . اما به مرور با مرگ ابومصعب و گسترش عملیاتهای خرابکارانه و تروریستی آنها، بدین طریق عراق میشود سکوی پرتاب و عملیات بنیادگرایی ولایی ایران بسوی جهان اسلام . در سال ۲۰۰۶ شورایی در بطن سازمان جماعة توحید و جهاد شکل میگیرد بنام  ( شورای مجاهدین عراق ) که رهبری آنرا عبدالله رشید البغدادی به عهده دارد* . از این نقطه به بعد سایر کشورهای کوچک و بزرگ منطقه نیز که خود و منافعشان بوسیله رژیم ایران مورد تهدید قرار گرفته است،  برای خنثی کردن این فعالیتهای مخرب ، و همچنین اجرای مقاصد منطقه ای خود با کارت این گروه وارد بازی خود در عراق و سوریه میشوند . 
این راست است که مبارزه و تلاش مردم و عشایر به جان آمده عراقی به خصوص اهل تسنن و روشنفکران و دانشگاهیان و زنان در مقابل ظلم و استبداد مالکی، مهره آخوند های ایران به بن بست رسید .  آنها پس از تحمل ده سال رنج و محنت و مبارزه مسالمت آمیز سیاسی  برای آزادی و دموکراسی ، همه فعالیتهای دموکراسی خواهانه شان بوسیله ایادی رژیم دست نشانده آخوند های ایران خنثی میشود و سهمشان از جامعه زندان و شکنجه و تبعید و تخریب و ایزولیزاسیون سیاسی   .به همین دلیل بخش بزرگی از مردم در ابتدا با این گروه از در تشکیل اتحاد و وحدت در آمدند و در ابتدا همه باهم به موفقیتهای عظیمی هم دست یافتند که بارز ترین آن کنارگذاشته شدن مالکی از رأس قدرت بود و دیگر جلب توجه مردم دنیا به مسائل بغرنج مردم عراق.
 اما بعد از گشودن شهرها و استانهای عمدتا سنی نشین و هم مرز با سوریه ، داعش که از انسجام و سازماندهی قابل و کار آیی برخوردار بود از کنترل خارج شد و راه خود را از عامه مردم عراق جدا کرد و کرد آن چه را که امروز مردم جهان شاهد و ناظر آن هستند. و پیش آمد آن چه که امروز در جریان است. از این ببعد سیر حوادث و اتفاقات از کنترل بسیاری خارج شد .ودولتهای مماشاتگری غربی که چشم خود را بر جنایات بی حد و حصر باندهای ولایی در عراق و سوریه بسته بودند . با پدیده شگفت انگیزی روبرو شدند به نام داعش .
همین روزهای اخیر سازمان عفو بین الملل اعلام داشت که شیعیان بنیادگرای تحت حمایت دولت عراق آن چنان جنایاتی در سنی کشی در بغداد و شهرهای مجاور آن انجام میدهند که آشکارا نسل کشی و جنایت علیه بشریت است. آنها علنا با شعار رهبر ما خامنه ای است از جامعه سنس عراق سر میبرند و گروگان میگیرند و باج خواهی میکنند و با اخذ باج حتی آنها را میکشنا و بچه ها و زنها را هم میکشند. اما تمرکز افکار جهانی بر جنایات داعش ، پرده بر روی این حقایق و وقایع تلخ ضد انسانی کشیده است و این صدا شنونده ای ندارد. رژیم آخوند های ایران متخصص در سوء استفاده از چنین موقعیتهایی است. در طول ۸ سال جنگ خانمانسوز در هیاهوی جنگ و تمرکز افکار مردمی به جبهه ها و خارج از کشور هزار هزار جوانان را کشت ، شکنجه ها و شکنجه گاههای قرون وسطیی بر پا نمود ، روزنامه ها را بست ، سر برید ، دست و پا قطع نمود و هر صدايی را در حلقوم خفه نمود. حال همان تجربیات را در عراق بکار گرفته است. قاسم سلیمانی مأمور اجرای منویات ولایت درعراق و سوریه قدم به قدم استراتژی بنیادگرایان نشسته در ام القرا را پیش میبرد .

 اما آن چه که به ما مردم و ملتها در همه جای دنیا مربوط است این که بتوانیم اوضاع و احوالات و پیچیدگیهای موجود در این حوادث و اتفاقات و سمت و سوی آنها را بدرستی درک بنمائیم تا تأثیر گذار باشیم .  بنا بر این بسیاری از ما بدون آن که اطلاعات و جمع بندی و تجزیه و تحلیل واقعی از آن چه که اتفاق افتاده و میافتد در بازتابهای خود مبلغ و یا تکذیب کننده ای میشویم که نه تنها کمکی به حل مشگلات نمیشود بلکه باالعکس وسیله ای میشود در راستای اهدافی که بازیگران نیاز به آن دارند و باعث دادن آدرس عوضی به مردم نیزمیشود.از قضا آخوند های حاکم بر وطن خود ما یکی از اصلی ترین بازیگرهای  صحنه خاورمیانه  در جهت صدور ارتجاعشان میباشند . آنها طی ۳۰ سال بحران آفرینی چه در داخل و چه در خارج از کشور با دردست داشتن همه امکانات کشوری به بزرگی و عظمت ایران، خود تبدیل به سیاست بازان  قهاری شده اند که همه رذالت های حکومتهای پلیسی و توتالیتر و دیکتاتورهای سلف خود را یک جابه کار میگیرد تا با شیوه از این ستون به آن ستون فرج است چند روزی بر عمر ننگین خود بیفزاید. غلیان احساسات و عواطف انسانی در برابر این همه نامردمی و جنایت قابل فهم است ، این که مردم منطقه ای ناجوانمردانه در زیر ضرب قرار گرفته اند و همه ما از صمیم قلب برای آنها متأثریم و با همه وجود خواهان کمک و یاری رساندن به آنها هستیم قابل فهم است، ما خود درگیر استبداد آن چنان بنیادگرایانی هستیم که الحق و الانصاف مرشد و معلم تمامی این گروههای ریز و درشت تروریست و آدمخوار است. ملاهای ایران علاوه بر این که در همه حالات آتش بیار معرکه بوده اند، اسد خائن را ساپورت کرده اند،دست  حزب الله را بر جان و مال مردم بیگناه آزادیخواه سوریه باز گذاشته اند، سپاه مهدی و لشگر بدر ..حکیم و قرارگاه خاتم الانبیا و کتائب و خراسان و... ... دهها گروه ریز و درشت کرد و عرب و تشکیل گروههای مزدور از افغانها و ارسالشان به سوریه و..غیره و ذالک دیگر در منطقه  را در آستین دارد . از جیب مردم ایران خاصه خرجی مینماید که هیچ ! ، با جو سازیهای ماهرانه به دنبال متمرکز کردن توجهات عمومی مردم به بیرون از خود است . میخواهد که حواص مردم به عمق فاجعه دزدیها و غارت ها و مصائب وحشتناک اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی و.... تضاد های جناحههای داخلی خود و.... معطوف نشود . رژیم همواره تمرکز مردم را به بحرانهای بیرونیی که خود عامل اصلی آنست معطوف میکند. جنگ بی ثمر ۸ ساله به ابتکار شخص دجال بزرگ از همین سنخ بود و مردم ایران هرگز فراموش نمیکنند که چه فجایعی در غیاب مردم به جنگ رفته!  در ایران به وقوع پیوست . چه قتل عامها ، چه غارتها و چه نخبه کشیها و ترورها و جنایتهای سیاسی. 
بنا بر این هوشیاری سیاسی حکم میکند که ما با توجه به این که فاقد ابزار لازم برای آنالیز آن چه که در منطقه در جریان است و با توجه به این که حاکمیت استبدادی و روش های ضد مردمی نظام آخوند ها را به خوبی میشناسیم ، مشعل مبارزه برای آزادی و رهایی خانه خود را هرچه محکمتر و پر فروغ تر در دستان خود بفشاریم و لحظه ای از دشمن ضدبشر در خانه خودمان غفلت نکنیم. همت کنیم در بازپس گیری  خانه خود از غاصبان و عاملان همه نابسامانیهای ایران و منطقه .
فنلاند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*
در تاریخ دوشنبه 19 آوریل 2010 میلادی، نظامیان آمریکایی و عراقی طی یک عملیات نظامی در منطقه الثرثار، محلی را هدف قرار دادند که ابوعمر البغدادی و ابوحمزه المهاجر در آن حضور داشتند، پس از درگیریهای شدید میان دو طرف، در آن محل  دو سرکرده تروریستها به هلاکت رسیدند و تصویر اجساد آنها در رسانه ها منتشر شد، یک هفته بعد، این گروه تروریستی در بیانیه ای هلاکت البغدادی و المهاجر را رسما اعلام کرد و پس از حدود 10 روز، مجلس شورای دولت اسلامی عراق و شام ابوبکر البغدادی را به عنوان جانشین ابوعمر البغدادی و الناصرالدین الله سلیمان را به عنوان وزیر جنگ خود انتخاب کرد.با روی کار آمدن ابوبکر البغدادی، دامنه عملیات و حملات این گروه تروریستی مجددا وسعت گرفت و همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر این گروه در سوریه نیز فعال شدند.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر