جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

ویلپنت ۲۰۱۵ مهدی سامع .


مهدی سامع !

ویلپنت ۲۰۱۵
باقر رئیس الساداتی


 مهدی سامع یکی از متواضع ترین و بی ریا ترین رهبران و مسئولان سیاسیی منصوب به چپ ایران است که من در جریان شرکتم در مراسم گردهم آیی ایرانیان در ویلپنت سعی میکنم حتی برای لحظه ای هم که ممکن است ، دیدارش را غنیمت بدانم و به میز کتابشان که خود اغلب در پشت آن به نظم و نظام دادن به آن فعالانه شرکت دارد مراجعه کنم. او برای خود جایگاه مخصوصی ندارد و اگر پشت میز کتابش نباشد در میان انبوه شرکت کنندگان در مراسم همچون دیگران با دوستان و همفکران و همسنگران مشغول بحث و گفتگو است. او علی الرغم این که من را نمیشناسد اما به صرف این که در میان هواداران مجاهدین هستم به گرمی میپذیرد و برخوردش آنچنان صمیمی و گرم و گیرا است که انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. من هر بار سئوالاتی را در مورد مسائل جاری سیاسی در ایران و منطقه از او میپرسم و او در همان حین رسیدگی به میز کتابش جواب من را میدهد و نظرش را که مظمئنا نظر و تحلیل سازمانش در آن مورد هست را بسیار صمیمانه به تو منتقل میکند. دفعه قبلی که او را دیدم در مراسم تحصن در جلو سازمان ملل در ژنو بود . او هم مثل من در میان متحصنین نشسته بود. دوران دوران بهار عربی بود و این بهار سایه خود را بر سرزمین لیبی پهن کرده بود. منتهی این بار بر خلاف تونس و مصر ، با تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی نظامی دول عضو شورای امنیت ، دول اروپایی و آمریکا هم  با اجرای منطقه پرواز ممنوع از مردم به جان آمده لیبی مطرح بود و این خود باعث بوجود آمدن سئوالات و توهماتی در میان روشنفکران چپ  و علی الخصوص مارکسیست ها شده بود. احزاب وطنی طرفدار رژیم آخوندی ایران از قبیل حزب توده و به اصطلاح اصلاح طلبان حکومتی هم این دخالت ها را در بوق و کرنا کرده و برای زیر سئوال بردن استقلال و مردمی بودن جنبش بهار عربی جوسازی و شانتاژ مینمودند.  سئوال من از مهدی سامع دقیقا به همین موضوع بر میگشت و از او پرسیدم که دخالت های دولتهای حامی سرمایه داری را در لیبی علیه قذافی که به هر حال زمانی از انقلابیون منطقه بوده است را چگونه توجیه میکند . . سامع گفت که همه این ها در نهایت به نفع انقلاب است و در نهایت به سود مردم . او دخالت امپریالیستها را در آن نقطه و زمان  نه از روی خواست و رویه جاری نظام سرمایه داری بلکه از روی اجبار و تن دادن به خواست جامعه جهانی حامی جنبش مردم در لیبی میدانست . سامع توضیح داد که تا مادامی که بختک شوم دیکتاتور بر سر مردم بی پناه است مردم بختک زده امکان تکان خوردن ندارند . جامعه بختک زده همه مصائب و بدبختیها را تحمل میکند چون قدرت تکان خوردن از او سلب شده است برای همین آدم بختک زده را باید تکان داد و از خواب بیدارش کرد وگرنه تا مادامی که در تحت فشار بختک در خواب است ممکن است تا مرگ واقعی در خواب بماند. باید او را به هر قیمتی بیدار کرد و به واکنش وادار نمود. و این قیمت دارد و شاید باید با تأسف گفت که حتی قیمتی سنگین مثل دخالت حتی امپریالیستی.. اکنون  سال ۲۰۱۵ است و چهار سال از آن زمان میگذرد بهار عربی به کجا رسید !! چه در مصر و چه در لیبی ، از مهدی سامع پرسیدم که آیا هنوز برسر دفاع از موضع سال ۲۰۱۱ خود در مورد لیبی هست ؟ و داعش را در لیبی چگونه توجیه میکند. سامع ضمن این که پر تلاش به مرتب کردن کتابها بر روی میز مشغول بود با همان لهجه شیرین اصفهانی بسیار جدی و قاطع گفت که  البته که هستم و از آن دفاع میکنم. در ادامه گفت آیا تو میدانستی که همچنین لوش و لجنهایی در این جامعه پنهان و مدفون بود. تا قبل از بیرون راندن شاه از کشور خود ما حتی همین مجاهدین که خود مسلمانند هرگز نمیدانستند که این آخوند ها چه جانوران وحشیی هستند . باز شدن جامعه از قید و بند دیکتاتور بود که مردم امروز فهمیدند زیر جلد این جامعه سرکوب شده چه جانورانی مخفی بوده اند. باید درب قالمه را برداشت تا ببینی چه چیزی درون آن در حال جوشیدن است. این لوش و لجنها در این جوامع حضور داشتند که استبداد سرپوش آن بود . انقلاب هیچ زمان یک جنس لوکس نبوده است که از آن توقع یک نتیجه لوکس داشت . موج انقلاب البته که اول با خود لوش و لجن ها را جلو خواهد برد . باید صبر داشت و تحمل و نوبت فرا رسیدن آب پاکیزه و گوارا هم خواهد رسید . باید صبر کرد و تحمل 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر