بادکاران طوفان درو میکنند !
بادکاران طوفان درو میکنند !
باقر رئیس الساداتی
حمله تروریستی عصر روز چهار شنبه ۷.۱.۲۰۱۵ به دفتر مجله طنز شارلی ابدو در پاریس بار دیگر اذهان عمومی مردم جهان را به خطر و بلای بزرگی که دامنگیر بشریت امروز شده ! است، یعنی ترور و تروریزم جلب نموده است . اگر هدف ترور و تروریستها ایجاد فضای دهشتناک و هراس افکنی بوده باشد ، شواهد در این دو روز نشان میدهد که آنها یعنی تروریستها به هدف خود رسیده اند و امروزه جامعه بشری با وجود بنیاد گراهای مذهبی بیشتر از هر موقع دیگر در نا امنی و هراس به سر میبرد و شهروندان بیشتر از هرزمانی در همه این گیتی پهناور احساس آسیب پذیری و عدم امنیت مینمایند. ۱۲ نفر نویسنده و ژورنالیست طنز نویس و اهل قلم به جرم دگر اندیشی و بیان نظرات و افکار و اندیشه هایشان بوسیله دو یا سه تروریستی که احتمالا مسلمان خشک مغزی که خود کمتر از هرکسی از اسلام و مبانی عقیدتی آن اطلاع دارند به نام خدا و پیامبراو مورد حمله قرار میگیرند و به قتل میرسند و درست در همین نقطه است که هدف و انگیزه آنها از انجام تروری که برای تبلیغ دین و یا حفاظت و حمایت از دین خود انجام داده اند نتیجه عکس میگیرند و جز نفرت و انزجار عمومی از دین و آیینی که آنها را به چنین کارهایی وامیدارد بهره ای نمیبرند. اگر چه مردم فرانسه بیش از هر مردم دیگری در تاریخ اروپا به خاطر داستانهای انقلاب الجزایر در فاصله سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ که منجر به استقلال الجزایر شد و داستانهای انقلاب و ژاکوبن های انقلاب زده در فاصله یک ساله ۱۹۷۳ تا ۷۴ و در جریان سرکوب قیامها و نهضتهای ضد استعماری در قلمرومستعمراتشان در آفریقا و آسیا با پدیده ترور و تروریزم دست و پنجه فراوانی نرم نموده اند و در این زمینه از تجارب فراوانی برخوردار میباشند ،واین تجربیات به این کشور بزرگ و مهم اروپایی این امکان را داده است که یکی از با تجربه ترین سیستمهای ضد تروریسم و ضد انقلاب و ضد نهضتهای آزادیبخشی ! را هم دارا باشد . اما این حادثه نشان داد که همیشه هم نمیتوان بر تجربیات و سوابق تکیه کرد!! و گاهی اگر با پدیده های سیاسی و اجتماعی برخورد اصولی و حقوقی نشود مشگلات باالاخره از نقطه ای این چنینی بیرون خواهد زد.
مسئله مماشات دولت فرانسه با دولتهای خشونت طلب و تروریست پرور از جمله رژیم تروریستی آخوندها در کشور ما ایران یک نمونه از این نوع برخورد ها است. چگونه میتوان از اقدامات تروریستی در کشوری جلو گیری نمود در حالیکه دولت آن کشور خود از اقدامات تروریستی مستبدین بنیادگرا در ایران حمایت میکند و به نام حفظ منافع ملی با ترور و تروریزم رفیق راه میشود. در یک کلام حرمت انسانی منحصر به منطقه خاصی نیست . انسان انسان است چه در شرق و چه در غرب . قرار نیست که مردم منطقه ای از این کره خاکی به خاطر آزادیخواهی و حق طلبی مورد تعرض قرار بگیرد و امنیت حقوقی خود و خانوادهایشان زایل شود و مستبدین و دیکتاتوران ، به بهانه منافع ملی مورد حمایت هم قراربگیرند ! چگونه میشود برای بخشی از مردم جهان امنیت و آزادی و دموکراسی نباشد و حرمت انسانی ومردمی آنها بوسیله بنیادگرایان اسلامی و مستبدین به تاراج برود ، سرکوب بشوند و هزار، هزارو میلیون میلیون در بدر و آواره بشوند ولی آمرین و عاملین مستبد و تروریست پرور! مورد حمایت هم قرار بگیرند و بعد خود بخواهند در امنیت باشند و غباری به دامن امنیت اجتماعیشان ننشیند.!!!؟
مسئله ترور و تروریزم چیز تازه ای نیست ، زخمهای این پدیده دهشت انگیز ، مدت زمان مدیدی است که بر جان و روح جوامع بشری نشسته است . خانمانهای زیادی بر باد رفته و جانهای شیفته فراوانی قربانی و از دست رفته اند.اما سؤال اساسی همیشه این است که آیا با این پدیده ، که امروزه به طور خاص الخاص خصلت دولتی پیدا نموده است چگونه باید مبارزه کرد !!؟
شاید مردم و دولتهایشان که قرار است حافظ جان و مال و امنیت آنها باشند، میبایست به یک نسبت تلاش کنند که عوامل ایجاد زمینه ترور و تروریزم شناسایی شود و با آن مبارزه و برخورد بشود تا امنیت شهروندان در همه جای این کره خاکی برقرار شود و ریشه آن سوزانده شود. اما حقیقت این است اگر ترور صرفا کار یک فرد و یا حتی یک جمعیت خاصی میبود میشد آنرا باالاخره به شکل و شیوه ای جلوگیری نمود و به عنوان مثال عوامل و انگیزه های آنرا که بیشتر ظلم و جور و استبداد و فقر و بیکاری و بیعدالتیهای اجتماعی است را از بین برد . اما مشگل از آنجايی پیدا میشود که امروزه دولتها ی بنیادگرا برای صدور بنیادگرایی و گسترش توسعه طلبیهای ارتجاعی خود سازمانده مخوف ترین و پیچیده ترین سیستمهای ترور و صدور آن به اقصی نقاط دنیا با امکانات دولتی و مصونیتهای دیپلوماتیکی خود میشوند و در این صورت علی الرغم تصورات و انتظارات مردم از دول دموکراتیک و سکولار همچون فرانسه ! برای مبارزه با این پدیده شوم !. میبینیم که به نام حمایت از منافع ملی با این پدیده از در مماشات و همراهی در میأیند! آیا نتیجه تأسف باری جز این نصیب خواهند برد؟
یافته های گزارش "شاخص جهانی تروریسم" نشان میدهد که ۱۰ هزار حمله تروریستی در سال ۲۰۱۳ ( ۲۰۱۴ هنوز اعلام نشده است ) انجام شد که نسبت به سال قبل ۴۴ درصد بیشتر شده است. این گزارش که توسط "موسسه اقتصاد و صلح" تهیه شده میگوید که در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۸ هزار نفر در اثر حملات تروریستی جان خود را از دست داده اند که هشتاد درصد (۱۴ هزار و ۷۲۲ نفر) آنها در کشورهای عراق و سوریه و افغانستان و ایران و پاکستان و نیجریه قربانی شده اند. بنا بر این گزارش، عراق با ۶ هزار و ۳۶۲ قربانی (بیش از یک سوم کل کشته ها)، بزرگترین قربانی حملات تروریستی بوده و گروههای دولت اسلامی،القاعده و بوکو حرام و طالبان و پاسداران و قرارگاههای تروریستی آنها در خاک عراق مسئول بیشترین کشتارها بوده اند. جنگ داخلی سوریه با دخالت مستقیم پاسداران که از سال ۲۰۱۱ شروع شد، بیشترین تاثیر را در افزایش حملات تروریستی داشته است.
بیشتر از سه دهه است که حذف فیزیکی مخالفین در داخل و خارج از ایران در دستور کار آخوند های بنیادگرای حاکم در وطن ما قرار گرفته است و در این سه دهه ، برای مستحکم کردن پایه های حاکمیت خود به این پدیده شوم متوسل شده اند .امروزه میتوان به جد گفت که در این سه دهه از عمر حاکمیت بنیاد گرایان در ایران صد ها نفر از فعالان و کوشندگان در راه احیای حقوق بشر برای ایران و ایرانی، در داخل کشور و اروپا و آمریکا و آسیا به اشکال دهشتناکی ترور و معدوم شده اند و این در صورتی است که مدارک و شواهد انکار ناپذیری حاکی از آن است که تروریستهای صادراتی دارای مصونیت دیپلوماتیک *بوده اند. بنیاد گرایان همیشه به دنبال گسترش و توسعه قلمرو ترورووحشت خویشند ، دیری نیست که در گزارشی در الرأی العام و “واشنگتن پست” دیدیم که آنها تیمهای ترور خودرا برای مقاصدی در لبنان و کشور های عربی و اروپا و آمریکا هم تجهیز نموده بودند و تنها مسئله مذاکرات هسته ای آنها بود که موقتا اجرای آن را به فرصت های دیگری موکول کرده اند.**.
اما جالب این جا است که علی الرغم مدارک و شواهد مطغن و غیر قابل انکار مراجع و نهاد های حقوقی اروپا، دولتهای وقت این کشور ها با مسئله ترور نه تنها از در مماشات و چشم پوشی در آمدند بلکه با آزاد کردن عوامل ترور و تروریست ها و ادامه همکاری و همیاری با رژیم تروریست و تروریست پرور آخوندها آب سردی هم بر آتش عصیان و خشم مردم ایران ریختند. شاید دولتهای مماشاتگر غرب در آن موقع نمیتوانستند تصور کنند که این آتش در فاصله زمانی نه چندان دور امنیت خود آنها را هم مورد تهدید قرار خواهد داد و این آتش دامن خودشان را هم خواهد گرفت . اگر تروریستها میتوانند به راحتی انسانهای بیگناه را به دلیل دگر اندیشی و دموکراسی خواهی هر روز و هر شام زندان و شکنجه و اعدام کنند ! اگر آنها قادرند که حریمهای خصوصی مردم را در اقصا نقاط جهان بدون ترس و بیم از بازخواست و بازرسی مورد تعرض قرار دهند و مردم را در تهاجمات تروریستی تکه و پاره کنند ، اگر آنها قادرند که سفارتخانه ها و مراکز دیپلوماتیک را با بمب و خمپاره داغان کنند دهها نفر را زنده بگور کنند و هیچ بیمی و هراسی از تعقیب و جزا نداشته باشند و علاوه بر آن مورد عفو و تشویق!!! و هم قرار بگیرند!! همین میشود که سنگ بر روی سنگ بند نمیشود و دیگر هیچ کس در هیچ کجای این دنیا آرامش و امنیت نخواهد داشت. . وقتی که سنگ را میبندند و سگ را رها میکنند چه انتظاری جز این باید داشت که مردم حریم امنی نداشته باشند
دول دموکراتیکی که از در مماشات با ترور و تروریزم و بنیادگرایی و ارتجاع مذهبی در آیند و به جای سرکوب آخوند های بنیاد گرا و تروریست پرور ، دست و پای اپوزیسیون دموکراتیک و سکولار را در مبارزه با بنیادگرایان ببندند و محدود و محدود ترشان بکنند !!! در واقع باد میکارند و جز طوفان چیز دیگری درو نخواند کرد
۹.۱.۲۰۱۵
باقر رئیس الساداتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ یعنی ۱۳۶۹ دکتر کاظم رجوی در نزدیکی خانه اش در کوپه در نزدیکی ژنو دقایقی قبل از ظهر هدف ۶گلوله قرار گرفت و در دم جان سپرد ! بر اساس تحقیقات انجام گرفته و صد ها سند و مدرک ارائه شده بوسیله مراجع حقوقی و نهاد های اطلاعاتی برای کسی جای هیچگونه شکی باقی نمیگذاشت که تیم های ترور اعزامی از طرف حاکمیت تروریستی آخوند های ایران با استفاده از مصونیت های دیپلوماتیکی عامل این ترور بوده اند و به موقع هم توانستند زیر چتر چشم پوشی و مماشات مسئولین در دولتهای آنموقع اروپا به پایگاههای خود در ایران برگردند
روز ۲۵ اسفند ۱۳۷۱ در مقابل چشم عابرین در میدان آلبا در رم ، محمدحسين نقدي عضو و نماينده شوراي ملي مقاومت در ايتاليا را دردر حاليكه عازم محل كارش بود، دو تروريست صادراتي خميني مورد سوءقصد قرار میدهند و به شهادت میرسانند و علیرغم انبوهی از مدارک و شواهدی که حاکی از نقش دیپلومات تروریستهای های جمهوری آخوند ها در این ترور بود! تروریستها اما با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک به پایگاههای خود در ایران بر گردانده میشوند.
در روز ۱۶ مرداد ۷۱ قتل فجیع فریدون فرخزاد هنرمند ایران در محل سکونتش در شهر بن آلمان و به سلامت در رفتن تروریستها ....از شهریور ۱۳۷۱
در پانزدهم مرداد ۱۳۷۰ قتل فجیع شاپور بختیار و سروش کتیبه در منزل مسکونیش در پاریس بوسیله تروریستهای اعزامی آخوند ها ، انیس نقاش و همراهانش
و ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ قتل ۴ نفر از اعضای حزب دموکرات و.......دهها و صد ها نمونه از این قبیل موارد.
**
خبر مربوط به ترور سفیر عربستان در آمریکا و دستگیری فردی به نام ارباب سیر از این دست بود.


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر