به کجا چنین شتابان
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا،هوس سفر نداری
زغبار این بیابان
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان
به هرآن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم
سفرت به خیر اما تو و دوستی ، خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را
استاد شفیعی کدکنی
سفرهای مقاومت هم یکی از آن پدیده های شگرف و تعریف کردنیی است که در آینده تاریخ ایران از آن سخنها میبایست گفت . از شور و شعفها تا سختیها و
مرارتهایی که در دل خود طعم شیرین مبارزه با استبداد و ظلم و ارتجاع و استعمار و در یک کلام مقاومت را دارد. دیر نیست همین فردا شما هم میتوانید در هرکجای این عالم پهناور که حضور دارید در این کاروان عشق ، همسفر صدها و هزاران عاشق جان شیفته ای شوید که این بار مجنون وار نه در پی لیلی و شیرین و گلنار !!!!! بلکه پی عشق به آزادی و رهایی ، عشق به انقلاب و تکامل ، عشق به مردم و خلق بار سفر به دوش میکشند و خستگی ناپذیر شهر به شهر و کشور به کشور و، و دیار به دیار مقاومتی را حمایت میکنند سرسخت و مجاهد که در راه آزادی و رهایی سر از پا نمیشناسد.
هوادران این مقاومت سفرهای زیادی را به همراهی مقاومت ملی و مردمی اشان به گوشه و کنار جهان انجام،داده و میدهند و کوس رسوایی رژیم دد منش را بر بام های بلند دنیا به صدا در میآورند. ، سی سال آزگار خستگی ناپذیر و شاداب ، حاضر به یراق و آماده ، پای در رکاب از خواب و استراحت ، از کار و کاسبی و مال و جان خود گذشته و هر دری را به رسواکردن آخوندها و دغلکاری آنها دق الباب میکنند. آخوندهای حاکم بر وطن ما ایران !!؟ اما ! چه دیکتاتورهای بدشانسی . آنها هرگز در مخیله ناقصشان نمیگنجید که نسل پاکباز و پاکیزه ای همچون مجاهدین هرگز به آنها اجازه نخواهند داد که حاصل و دسترنج یکصد و پنجاه سال مبارزه خونین مردم ایران را به راحتی راحت الحلقوم ببلعند و آب از آب هم تکان نخورد . وگندم ری براحتی روانه شکمهای سیری ناپذیر خود کنند. فرو رفتن قطره ای آب خوش ولایت و حکومت جابرانه و ارتجاعی را ، بر دل حسرت زده اشان میگذارند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر