جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

حکم دادگاه فرانسه ، پیروزی قانون و دموکراسی !


حکم دادگاه فرانسه ، پیروزی قانون و دموکراسی !




باقر رئیس الساداتی


روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ ساعت ۱ به وقت پاریس درست ۲۵۵ سال از تولد کتاب روح القوانین منتسکیو میگذرد که یک گردان از کماندو های نیروی ضد تروریستی پلیس فرانسه به ظرفیت ۱۳۰۰پرسنل نظامی با همراهی نیروی پلیس  آر ای آی دی و دو گروه اضافی پلیس سی آر اس با پشتوانه هلی کوپتری و .... به اورسوآز محل زندگی و دفتر کار خانم مریم رجوی به شکل وحشیانه ای حمله میکنند. انگیزه حمله دریافت خبر وجود سلاح و فعالیتهای تروریستی !! بهانه ای سخیف و نخ نما شده ! مبارزه با تروریسم و .... ! دفاتر شورای ملی مقاومت و منازل خانواده های شهدان مقاومت را محاصره میکنند و به تخریب اموال و اماکن، ضرب و جرح افراد حتی پدران و مادران سالخورده و ضبط اموال اعضای دفتر مقاومت و بسیاری از پناهندگان مبادرت کردند
 خانم رجوی و۱۶۳ نفر از ساکنین و یاران و همکاران اورا که بعضا سابقه بیشتر از ۲۰ سال زندگی در همین مکان و دارای استاتوی پناهنگی نیز بودند را  با خود میبرند که پس از مدت کوتاهی همه آنها البته آزاد شده و فقط ۲۴ نفر تحت پیگرد قضائی قر 
  ، خانه و دفتر کاراو و خانواده ها را برای یافتن سلاح و مهمات گزارش شده آنچنان زیر و رو میکنند و شخم میزنند که به گفته شاهدان و روزنامه نگارانی که برای تهیه گزارش به محل آمده بودند، انگار که مأمورین تخریب شهرداری بوده اند برای از جا در آوردن خانه و دفتر کار. این پدیده ضد بشری از آن جا حائز اهمیت است که در کشوری اتفاق میافتد که افتخار دارد پیشتاز دموکراسی و قبله و سرمشق دموکراتها و دموکراسی خواهان دنیا است. کشوری که پایگاه و جایگاه دفاع از حقوق بشر است ، زادگاه منتسکیو و محل زندگی ژانژاک روسو!!! 
داستان اما از آنجا آغاز میشود که وزیر خارجه وقت فرانسه دومینیک ویلپن در رأس هیئتی دیپلوماتیک و اقتصادی به ایران سفر میکند . مأموریت این هیئت   عادی کردن مناسبات تیره و تار شده  فرانسه با رژیم آخوندها، به سبب انجام عملیات تروریستی آنها در فرانسه و ترور مخالفان رژیم دراین کشور،اعلان شده بود. وضعیت خراب و بحرانهای اقتصادی دامن دولت دست راستی شیراک را گرفته بود . ایزولاسیون دولت آخوندها نه تنها ضرر و زیان جدی در دنیای پر رقابت اقتصادی متوجه اقتصاد فرانسه نموده، بلکه دست رقبا را نیز برای بیشتر بهره بردن وغارت و چپاول سفره مردم ایران که رژیم علنا از زبان رفسنجانی آنرا تبلیغ میکرد باز گذاشته بود.  برای انعقاد قراردادهای بزرگ تجاری، از جمله فعالیت وسیعتر کارتلهای فرانسوی مثل توتال و سیتروئن و ....  که در آن زمان اقتصاد فرانسه سخت به آن نیازمند است با آخوند ها وارد معامله و بده و بستان میشود . در این رابطه برای خوش آیند رژیم ، باید پیش پرداخت به رژیم آخوندهای تروریست و به شدت در انزوای جهانی قرار گرفته، تقدیم میشد!! .
رژیم هیچ انتظاری از دولت فرانسه ، جز نیست و نابود کردن تنها دشمن جدی و پیگیرش یعنی مقاومت خونین مردم ایران نداشت . آخوندها شرط بهره مندی دولت فرانسه از سفره پهن شده مردم ایران بوسیله این حکومت ضد ملی را*  دستگیری رهبران مقاومت و تحویل آنها به رژیم قرار داده بودند . این حمله و بازداشتهای متعاقب آن که با ابتکار عمل وزارت کشور فرانسه تحت وزارت نیکلا  سرکوزی ،  قبلا نیز با هماهنگی فعال با ارگانهای مختلف رژیم ایران از جمله وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، دفتر ریاست جمهوری و سفارت ملایان در فرانسه طراحی شده بود و به همین مناسبت ارگانهای فاشیسم مذهبی در ارتباط تنگاتنگ با سرویسهای فرانسوی به پرونده سازی پرداختند و شورای عالی امنیت رژیم به دستور رئیس جمهور وقت رژیم ، قول مساعدت و تقبل تأمین همه هزینه های کلان آن را  داده بود. 
از آخوندها، که نه از قانون و نه از انسانیت و آزادمنشی بویی نبرده بودند! انتظاری نبود . اما از دولت کشوری که زادگاه دموکراسیهای دنیای نوین بود! چطور میتوان انتظار داشت که یک دولت مقتدر و دموکراتیک آبروی تاریخی خود را در معامله و زد و بندی جنایتکارانه و مافیایی !! بر باد بدهد که عاقبت آن جز بدنامی برای آن کشور وخاطره ای تاریک و به شدت مشوه در حافظه تاریخی مردم ایران و مقاومتشان از این کشوررا دربر نخواهد داشت. دولت وقت فرانسه که بیشتر ایده های جناح راست حزب دست راستی در فرانسه را .....نمایندگی میکند مهمترین اصل قانونی تفکیک قوا در قانون اساسی فرانسه را که ۲۵۵ سال بر مناسبات سیاسی اجتماعی این کشور بر اساس روح القوانین** منتسکیو در سال ۱۷۴۸ استوار است را زیر پا میگذارد و قوه قضائیه این کشور را آلت فعل اقدام غیر قانونی و غیر دموکراتیکی میکند که بعد از گذشت ده سال از آغاز آن به ناچار به اشتباه بودن آن اذعان مینمایند. 
اما آن چه که در این تهاجم اتفاق افتاد ، یک جنگ نا برابر ولی تمام عیار سیاسی بین مقاومت و رژیم و حامیان بین المللی اش ،این بار در صحنه و زمین فرانسه ، در پاریس است که در میگیرد ، جنگی تمام عیار که تا بشریتی وجود داشته باشد نتیجه درخشان پیروزی این مقاومت بر مرتجعین و استعمار! بر اوج قله های افتخار یک انقلاب و مبارزه مردمی برای همه مردم دنیا خواهد درخشید. خورشید های بی مثال انسانی در خنثی کردن این توطئه ارتجاع و استعمار آنچنان با فدا و ایثار جانهای شیفته خود نور افشانی نمودند،و درسی به خودکامان و صاحبان زر و زور و تزویر دادند که چیزی جز سرزنش و بی آبرویی محض از اقدامات ضد انسانی و بی شرمانه نصیبی نبردند  
 ژان کلودموریس سر دبیر سابق ژورنال دو دیمانش،که به همراهی با یک هیئت بلند پایه دیپلوماتیک دولت ژاک شیراک در سال ۲۰۰۳ به ایران سفر کرده بود در دوازهمین بخش از کتابش مفصلا راز بند و بست های غیر اخلاقی و بعضا جنایت کارانه این هیئت را با رژیم آخوند ها بر ملا میکند  ، او ۳۱ صفحه از این بخش از کتاب معروفش را اختصاص میدهد به ماجرای ۱۷ ژوئن و دست های پشت پرده آن  او مینویسد : از ما خواسته ميشود كه سالن را ترك كنيم. جلسه ميخواهد شروع شود. من كيفم را روي صندلي فراموش كردم. وارد ميشوم, آنرا بر ميدارم ميخواهم به همكاران خبرنگارم بپيوندم. ديگر دير شده است. دربها بسته شده. دو ريشو راه مرا ميبندند. آنها يك صندلي آزاد در پشت سر هيئت فرانسوي را نشانم ميدهند. شكي نيست آنها مرا با يك ديپلمات عوضي گرفته اند. قطعاً يك ديپلمات درجه دوم ميدانند! ولي تصور ميكنند كه بهر حال ديپلمات هستم. در نتيجه آرام مينشينم و دفتر يادداشتم را در مي آورم. سپس او بعد از شرح و تفصیلهای مذاکرات حول و حوش مسائل دیپلوماتیک و اقتصادی که شامل تجهیزات لجستیکی برای ارتش به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر و غیره و ذالک و تعارفات معمولی سیاسی ، خرازی وزیر امور خارجه آخوند ها  فضای مذاکرات را به اصل مطلبی که در واقع خوسته اصلی رژیم است میکشاند . او مینوسد: سپس وزير ايراني به فرانسه درس ميدهد : « فرانسه كه خودش را به عنوان كشور حقوق بشر معرفي ميكند, در خاك خودش حضور و فعاليت يك سازمان تروريستي را قبول ميكند. اين غير قابل قبول و غير قابل فهم و بسيار در رابطه با روابط دو كشورمان نگران كننده است. بخصوص كه اين تروريستها كه در ايران ضربه زده اند بنظر ميرسد كه در اور سور اوآز يك استاتو مصونيت سرزميني برخورد دارند. مبارزه عليه تروريسم بايد بدون تبعيض باشد. ريشه كن كردن اين پديده ضد بشري نمي تواند بدون همكاري جامعه بين المللي تضمين پيدا كند. » در این جا پاسخ غافلگیر کننده  دویلپن  این است : «ميتوانم به شما اعلام كنم كه نيكولا ساركوزي يك عمليات در اين رابطه را دارد تدارك ميبيند. » خرازي : «ما مايليم كه سفيرمان در پاريس با آقاي ساركوزي براي پيشبرد اين پرونده ديدار كند.»
برای امثال ویلپن و دولت متبوعش هیچ چیز اهمیت بیشتری جز حفظ منافع شرکتهایی همچون توتال نیست  حالا چه اشکالی دارد که یک سازمان به زعم آنها تروریستی هم این وسط نیست و نابود شود و تاریخ به زودی فراموش خواهد کرد! خرجش فقط یک عملیات ساده پلیسی است که توجیه قانونی آنرا هم قرارداشتن نام این سازمان در لیست سازمانهای تروریستی فراهم آورده است ! موریس ادامه میدهد  : که آنچه را كه ويلپن نمي داند, نتايج اين «عمليات» است. اين عمليات دو ماه ديگر واقع ميشود وقتي كه از طريق ساركوزي , قاضي ژان لويي بروگير, د اس ت را نه براي يك كنترل معمولي سازمان مجاهدين بلكه براي يك موج دستگيري خشن كه نتايج فاجعه باري از نظر حقوق... و اسف بار براي زنان پناهنده كه دست به خودسوزي زده بود, بهمراه خواهد آورد.
اما این سکه روی دیگری هم دارد و آن مقاومت است و مقاومتی با پشتوانه ای از دریا دریا خون انسانهای قهرمانی که با مخوف ترین دیو استبداد دینی چنگ در چنگ شدند و آن چنان ضربات جانانه ای بر پیکر فرتوت این گرگ پیر تاریخ انسانها فرود آوردند و زهری به حلقوم کثیفش ریختند که جایی جز جهنم برای خود پیدا ننمود. مردم ایران و اعضا و هواداران مقاومت در سرتا سرگیتی همچون صاعقه ای در دل تاریکیها به اعتراض و تحصن در مقابل سفارتخانه های فرانسه در اروپا و آمریکا متوسل شدند ، اعتصابات غذای آزادیخواهان و آزادگان ایرانی و خارجی  و اعتراضات مدنی هزاران انجمن و کانون و حزب و گروه های هوادار دموکراسی و حقوق بشر همچون آواری برسر دولت متجاوز فرانسه فروریخت. در همان روزهای نخست ققنوسهای سوزان در جلو وزارت کشور فرانسه و لندن آتش بر پر و بال خود در افکندند . به رویه چند روزی تیتر اول خبرگزاریهای مهم دنیا به مجاهدین و مقاومت خونینشان اختصاص یافته بود . دولت فرانسه در بهت و حیرت شاهد تیز ترین انتقادات نه تنها از جانب شخصیتها و احزاب مترقی خود که از جانب درصد بالایی از شخصیتهای آزادیخواه و مترقی وحامی حقوق انسانها در سرتا سر گیتی شده بود . ژان کلود موریس در کتاب خود مینویسد :  يك زن ديگر اين يكي ايراني, خود را در مقابل د اس ت به آتش ميكشد. آنها چهار نفرند كه فتيله را زدند : شيراك, ساركوزي, ويلپن و قاضي بروگير. مصلحت حكومتي.  آری کسانی که فکر میکردند میتوانند با یک یورش و ردیف کردن یک مشت تهمت و دروغ آتش مقاومت را خاموش کنند سخت به اشتباه خود پی بردند و ایرانیان نشان دادند که با دم شیر بازی نمودن از هر روباه مفلوکی ساخته نیست . غیرت و حمیت ایرانیان  چه در داخل و چه در سرتاسر این گیتی پهناور ، آزادگی و انسانیت بر انگیخته شده هواداران حرمت انسان در میان مردمان جهان و پیوستنشان به موج اعتراض و اعتصاب اجازه نداد معامله قرون وسطائی جان انسان در مقابل نفت به انجام خائنانه خود برسد و میز مماشات و فریب و دروغ و همراهی با ارتجاع را سخت بهم ریخت .  حا لا بعد از ۱۰ سال امروز قاضی تحقیق ضد تروریزم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب ، پرونده ننگینی را مختومه اعلام میکند که همگان میدانستند چیزی جز دجالیت آخوند ها و طمع و حرص و آز لجام گسیخته نبود نه نشانه ای از پولشویی و نه دلیلی و مدرکی دال بر تروریزم !!!! سئوال بزرک اما این که اگر نبود استقلال دستگاه قضائی و اگر نبود سیستم دموکراتیک اصیل و درست بنا شده ، که انسانها از طریق آن به حقوق انسانی خود میرسند آیا علیرغم جان فشانیهای فداکارانه و بیباکانه اعضای مقاومت فریادشان به جایی میرسید.  ژان ژاک روسو روزی در همین فرانسه میگفت  : هیچکس نباید قدرتی بیش از آن قدرتی که قانون به او داده است ، داشته باشدو آنچه که قانون به او داده است باید با نیروی طبیعی و روح آنها سازگار باشد . بدون برابری آزادی نیست و اگر هم هست پوچ است . روسو گفت آزادی انسان در آن است که از معیار های عالی اخلاقی پیروی کند ، حقوق خود و دیگران را رعایت کند و از دولت ( قانون ) پیروی نماید
این سخن رهبری تابان این مقاومت برادر مجاهد مسعود رجوی است : «در جايى كه هنوز يك قطره قانون و يك ذره آزادى و وجدان وجود دارد, ترديد نكنيد كه ما پیروزیم 

فنلاند
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*
رفسنجانی در همه پیامهایش مرتبا دول غربی را به بهره مندی از سفره ایران دعوت میکرد
**
  کتاب روح القوانین منتسکیواساسی ترین مأخذ و منبع تدوین اساسنامه آمریکا و اساسنامه شورای انقلاب خود فرانسه در سال ۱۷۹۱بوده است

اسید پاشی آن روی سکه بمباردمان شیمیایی.


اسید پاشی آن روی سکه  بمباردمان شیمیایی.


باقر رئیس الساداتی

لشکر بیداد اکنون با صلابت پیش می راند.
ظالمان بَهر هزاران سال دیگر نقشه می ریزند.
زور، می گوید: آنچه هست این گونه خواهد ماند.
هر صدائی جز صدای حاکمان خاموش!
بر سر بازارها می غرّد استثمار: تازه کردم صید خود آغاز.
لیک بسیاری به خیل بردگان، نومید، 
می گویند:" آنچه می خواهیم ما هرگز نمی آید.
برتولت برشت
رژیم جمهوری ضد اسلامی آخوند ها از بدو سرقت حاکمیت مردم در انقلاب ۵۷ همزاد با جرم و جنایت و توحش و آدمکشی بود. این رژیم بنیادگرا و فاشیست مذهبی اولین بار با سازمان دهی و تجهیز گله های شر خر و باند های چاقوکش و الوات  و گسیل آنها برای برهم زدن تجمعات و گرد هم آیی های مسالمت جویانه مدنی و سیاسی گروههای دگر اندیش و سیاسی تجاوزگری و درنده خویی خود را کلید زد و به نمایش گذاشت. تلاش و تقلای آخوند ها برای اعمال ایدئولوژی واپسگرا و بنیاد گرایانه اشان جز از راه سرکوب و تجاوز به حقوق مدنی و توسل به ارعاب  و توحش میسر نبود. آنها هیچ راهی برای اعمال افکار و ایدهآی ارتجاعی و قرون وسطئی خود جز زور و ترور نمیدانستند. خمینی بعد از یک سال از دزدیدن انقلاب مردم به وضوح اظهار داشت که ما همان روز اول میبایست همه دگر اندیشان و احزاب و گروههای مترقی و مردمی را با برپا کردن چوبه های دار از میان بر میداشتیم. او به وضوح در یک سخنرانی از قتل و کشتار همه ملیون و انقلابیون و رهبران احزاب مترقی خبر داد. 
از فردای پس از پیروزی انقلاب و غصب و  اشغال جایگاه رهبری انقلاب بوسیله او و آخوند های تشنه قدرت در پستوها و دخمه های  تاریک تاریخی و قرون وسطئی خود به دنبال ایجاد دیکتاتوری ملاتاریا و برنامه ریزی و طراحی آن ، سرکوب همه نیرو ها وسازمانها و شخصیتهای سیاسی و دگر اندیش را در دستور کار خود قرار دادند. شعار النصر بالرعب را سر منشأ همه اقدامات خود قرار دادند. مجاهدین و فعالیت هایشان اولین هدف و سیبل  آنها بود. روزی نبود که فالانژهای چاقو کش و تربیت شده در اصطبلهای حزب جمهوری آخوندها در شهر ها و گوشه و کنار مملکت ، مجاهدی و یا هواداری از آنها را به خصوص دختران و زنان  مجاهد را لت و پار نکنند. یک روز من با چشم خود ناظر حمله عناصری از این وحوش به دختر ی از هواداران مجاهدین در خیابان دانشگاه مشهد بودم ، آنها او را که از دانشکده اش بیرون آمده بود و رهسپار منزلش بود دوره کردند و به او حمله ور شدند. در یک چشم بهم زدن او در زیر پا و لگد های آنها قرار گرفت موهای او را در دست خود گرفته و او را روی زمین میکشیدند. با دخالت مردم و دفاع مردمی از دختر مجاهد آنها لاجرم از صحنه فرار کردند . افراد و شخصیتها یکی پس از دیگری مورد هجوم و ترور و ازار و اذیت قرار گرفتند . کشتارها و قتل ها و اعدامهای جنایتکارانه دهه ۶۰  قتلهای دسته جمعی و زنجیره ای ، نسل کشی ها در اقصی نقاط ایران اوج تلاشهای جنایتکارانه ارتجاع مذهبی بود. زدند و کشتند و بستند و بردند و ........ امروز در خانه یکایک مردم ایران شتر استبداد فقیه زانو زده است .و امروز وحوش اسید پاش نمونه ای از تداوم سرکوب سیستماتیک آخوند ها در ایران است . تداوم سیستماتیک سرکوب زنان شجاع و بیباک  وطن. دشمنی خمینی و آخوندهای مرتجع با زنان دشمنی تاریخی و ایدئولوژیک ! بوده و هست .   به مصاحبه یکی از این قربانیان اسید پاشی اخیر در اصفهان توجه کنید.  
در ماشین داشتم به سمت راستم نگاه میکردم  برای پیچیدن  که یکی زد به شیشه من و اون یک موتور سوار بود و من فکر کردم چیزی میخواد از من بپرسه  تا شیشه را پایین دادم یک چیز را پاشید توی صورت من . در یک لحظه صورت و دستهای من آتش گرفت و آن چنان سوختم که فرصت  فریاد کشیدن هم نداشتم .این صدای دختر مظلومی است که در میان یک تختخواب در بیمارستان آرمیده است و به سختی میتوان چشمان و لبهای اورا از لابلای خمیر ها و کرم هایی که برای درمان بر روی صورت او گذاشته شده است را دید. بلافاصله بعد از او با خانواده این قربانیان مصاحبه میشود . یکی از اعضای خانواده میگوید : من نمیدانم چرا با خواهر من چنین کردند در حالی که همه ما را میشناسند . ما خانواده ای مذهبی و انقلابی هستیم. من و پدرم  بارها به جبهه ها رفته ایم و من خودم جانباز چند درصدی هستم. و پدر قربانی دوم هم میگوید که دختر من . بسیار عاقل است و میداند که مسئولین پیگیری خواهند کرد و عاملین را به سزای اعمالشان میرسانند. ما کار را دست مسئولین میسپاریم.!!!!!! تا پیگیری کنند
و این یعنی همان موفقیت پیام این جنایت و خباثت ، یعنی موفقیت پیام عملیاتی که در دخمه های عالیجنابان فقیه و با هدف النصر باالرعب و نسق گیری از کل جامعه طراحی و به مورد اجرا گزارده میشود. ده سال قبل از این بر اساس همین فتوا های فقیهان ضدبشر دهها زن بیچاره در مشهد و کرمان و تهران دچار اسید و ضرب و شتم و قتلهای فجیع زنجیره ای شدند . ده سال گذشت نه تنها اثری از آمرین و عاملین معلوم الحال پیدا نشد که هزران دلیل و برهان بر وصل بودن سرنخ اصلی به بیت ولایت و امامان جمعه مزدور و فقیهان تشنه قدرت و ثروت  بر کسی پوشیده نبود .  نسق گیری و خفقان حتی از هواداران و یاران خود ! و وقتی با یاران خود چنین کنند وای که با دیگران چه کرده اند و چه خواهند کرد. آری این رژیم از بدو تولدش همزاد با جنایت و آدمشی و خیانت بوده است و اکنون دیگر فرقی نمیکند باید رعب و ترس بر جامعه حاکم باشد  برای همه علی السویه
برتولت برشت میگوید
وقتی کمونیستها را میکشتند، گفتتیم به ما چه ما که کمونیست نیستیم. وقتی سوسیالیست ها را میکشتند. گفتیم: به ما چه ما که سوسیالیست نیستیم وقتی دمکراتها را میکشتند گفتیم به ما چه ما که دموکرات نیستیم . وقتی ........وقتی که نوبت به خود ما رسید دیگر کسی نمانده بود که از ما دفاع کند
اسید پاشی گوشه ای از آن روی سکه بمبهای آتش زا و شیمیایی است که همین آخوند ها به دست پرورده های خود مالکی و بشار جنایتکار داده و بر سر و روی مردم آزادیخواه و اسیر عراق و سوریه میریزند و هزار هزار آنها را از زن و مرد پیر و جوان و بچه و مریض میریزند و آنها را زنده زنده میسوزانند. 
سی سال آزگار ظلم و جنایت ، سرکوب و استبداد، قتل و کشتار و زندان و شکنجه هدیه ارتجاع حاکم ، هدیه بنیادگران دین فروش و مملکت بر باد ده . . باید کاری کرد ! باید به میدان آمد و شتر استبداد امروز در خانه یکایک ایرانیان زانو زده است . شما هم بی نصیب نخواهید ماند . وقتی که همه چی در دسترس است ، وقتی که شیر مردان و شیر زنان مجاهد سی سال مقاومت پر افتخار را محک آزمایش پوسیدگی ارتجاع و مرتجعین از خدا بی خبر قرادادند باید به آنها توسل جست و دست در دست هم تا ریشه ظلم و استبداد را برکنیم. 




دانستنیهایی راجع به جایزه نوبل


دانستنیهایی راجع به جایزه نوبل




امشب مراسم اهدای جوایز نوبل در تالار آبی کاخ شهرداری استکهلم با حضور تعداد زیادی از برجسته ترین دانشمندان و محققینی  که قبلا بوسیله ارزیابیهای دقیق خدمات علمی و هنری و انسانیشان استحقاق . . دریافت این جایزه را پیدا کرده اند بر گزار شد . 
 این مراسم اعطای جوایز، طی تشریفات خاصی در ساختمان کنسرت هوس در استکهلم به دانشمندان و برندگان  جایزه نوبل در حضور پادشاه سوئد اعطا میگردد
م۱۲۵۰ میهمانانی که به این  ضیافت مجلل دعوت میشوندعلاوه بر شخصیتهای دولتی و کشوری ، سفرای کشورها ، میهمانانی از میان دانشمندان و شخصیتهایی برجسته علمی  و همچنین ۱۷۰ نفر دانشجو علاوه بر دانشمندانی انتخاب میشوند که اقداماتشان در جهت پیشبرد جامعه انسانی  و علمی و ادبی  منشأ اثر  بوده و به بشریت خدمت کرده اند. هرکدام از  برندگان جایزه نوبل میتوانند تا ۱۶ میهمان از میان اعضای خانواده خود و یا همکاران خود را با هزینه برگزارکنندگان به این ضیافت بیاورند و برای آنها میزهای مشخصی برای دورهم بودن درنظر گرفته میشود . طبق یک بررسی این میهمانها اغلب ازمیان نوه های برندگانی که مسن تر هستند میباشند. مهمانان با دقتی بسیار و مقرراتی خاص انتخاب میشوند.
یک نکته جالب این که طبق وصیت آلفرد نوبل ، صندلی های برندگان جایزه نوبل چیده شده است مثلا او وصیت کرده است که صندلی همسر برنده جایزه نوبل در  فیزیک نزدیک صندلی پادشاه باشد !!!!.خو تنظیم صندلیها دو روز طول میکشد!!! .اجرای رقص والس از بخشهای دیدنی این ضیافت است . لباسهای فرگ برای آقایان و لباسهای شب بلند و فخر برای بانوان اجباری است 
البته این ضیافت را میشود با ضیافت داعشیون در قم نیز از نظر اهمیت و اعتبار !!!!!! مقایسه کرد؟؟

اسبها یکدیگر را گاز میگیرند!!.


اسبها یکدیگر را گاز میگیرند!!.



باقر رئیس الساداتی 

میگویند که اسبهای گاری در سربالایی ها، که فشار زیاد میشود شروع به گاز گرفتن یکدیگر مینمایند. اگر چه بسیار حیف است و جفا کاری در حق حیوان نجیب و مفیدی همچون اسبها که بخواهیم آخوند های در حاکمیت را که امروزه وطن ما را به ورطه فقر و فساد و نابودی کشانده اند به آنها تشبیه کنیم . امروز ۴.۱.۲۰۱۵ تیتر اغلب خبر گزاریهای فارسی زبان در خارج از کشور اختصاص یافته است به سخنان حسن روحانی رئیس جمهور رژیم آخوند ها در کنفرانس به اصطلاح اقتصادی مرکب از اقتصاددانان کشوری . او در این سخنان گفته است که بد نیست که برای حل معضلات کشور گاهی هم به آرای عمومی و همه پرسی مبادرت نماییم و حل این گونه مسائلی را که در پیچ و خم مشگلاتی که بوسیله جناحهای رقیب بوجود میاید را به عهده دخالت و رأی مستقیم مردم قرار دهیم . این شوخی های بی مزه ای که امروز از دهان این آخوند بیرون میآید بارها بوسیله مرشدش رفسنجانی در هنگام مواجه شدنش با سنگ اندازیهای جناح رقبا مطرح شده بود و بادمجان دورقاب چین های مردم فروش و چپول های متوهم و روشنفکران فرصت طلب و نان به نرخ روز خور در بنگاههای سخن پراکنی استعماری هم برایشان سوت و هورا کشیده بودند ، مردم کوچه و بازار و مقاومتشان اما به خوبی به بی محتویی آن اشراف داشتند و به ریش آن ها میخندیدند. از آنجایی که موقعی که خداوند حیا و خجالت را تقسیم میکرد آخوند دیر رسید و ذره ای از حیا و خجالت نصیب نبرد با همان حربه دروغ و کلک را باز هم برای چندمین بار بکار میآورند و اصل را بر همان اصل عوامفریبی و شارلاتانیسم خاص آخوندی میگذارند  و این ملت تا چه حد باید دچار فراموشی تاریخی شده باشد و یا دچار بی اطلاعی سیاسی!!؟  که نداند اساسا امر مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی در ایران، بر اساس بندهای ۶ ،۹۹ ، ۱۱۰ ، و۱۲۳ قانون اساسی ، چیزی نیست که در اختیار رئیس جمهور باشد . آن چه که در این زمینه به ریاست جمهور مربوط میشود امضا و ابلاغ نتیجه  همه پرسیی است که ولایت عظمی دستور انجام آن را صادر نموده است!!! او به خوبی میداند که این فرمان زمانی میتواند صادر شود که منافع مقام ولایت عظمی، جناحها، نهادها و سازمانهای اقتصادی، امنیتی و قضائی وابسته به او را تأمین کند. بر فرض این که منظور او از همه پرسی از جمله برنامه هسته ای هم باشد . برنامه هسته ای که به قول خود او هم از نظر سیاسی هم از نظر فنی بسیار پیچیده تر از آن است که با پاسخهایی سرراست که از همه پرسی انتظار میرود، سازگار باشد، چنین موردی حتی در کشورهای دموکراتیک هم به ندرت به همه پرسی گذاشته میشود  معلوم است که طرح چنین موردی از جانب او فقط به فقط برای فریب اذهان عمومی از طرفی و از طرف دیگر به چالش کشیدن رقبایی که موجودیت دولتش را با اقداماتی همچون ایجاد دولت سایه به خطر برده اند. مردم به خوبی میدانند که این جور فرار به جلو ها تنها و تنها نشان دهنده عمق مشگلات و بی سر و سامانی درمان ناپذیری است که ۳۰ سال آزگار با دروغ و فریب بر جامعه ما تحمیل شده است.حسن روحانی سالیان سال در مسند بالاترین نهاد های سیاسی امنیتی و نمایندگی شخص ولایت عظمی در شورای امنیت به اصطلاح ملی بوده است او خود خوب میداند که در انبان رژیم منحوس چه میزان از فساد و تباهکاری انباشته شده است . او خود میداند که چه بلایی به سر اقتصاد این مردم محروم و بیچاره آمده است و خوب میداند که این رژیم سخت در حال غرق شدن است و دست و پاهای آخر را میزنند. آن به اصطلاح اقتصاد دانان بله قربان گویی که پای منبرش نشسته اند و برای خالی بندیهایش سوت میزنند و هورا میکشند خوب خوب  میدانند که تحریم های کاغذ پاره خوانده شده و اضافه شده بر آن نصف شدن قیمت نفت ( شاید بتوان گفت تحریم در تحریم!!!! ) !! جان و رمق این رژیم منحوس را آن چنان گرفته است که نفسی برای آن نمانده و این دست و پا زدنهای آخر است . اما بازهم میخواهند خیره سرانه کاسه و کوزه خیانتهایشان را به سر مردم خرد کنند و بازهم خاک در چشم مردم بپاشند.  پر واضح است که صحبت از مراجعه به آرای عمومی نشانگر زنگ زدگی سلاح سرکوب و زندان و شکنجه است . نیروهای بدنه رژیم خود در گرداب فقر و بیکاری و گرسنگی و بی آیندگی گرفتار شده اند . آنها امروزه دریافته اند که رژیم آنها را هیزم تنور توسعه طلبی های نفرت انگیز خود در عراق و سوریه و لبنان و یمن نموده است. آنها میبینند که برای لقمه ای نان باید در گله های بسیجی اسید به سر و روی خواهران و مادران و بچه های وطن خود بپاشند و مورد نفرت مردم کوچه و بازار خودشان باشند!! مردم به گوش خود میشنوند که سران خائن پاسداران با وقاحت میگویند که اگر در عراق خون ندهیم در اصفهان و شیراز و خراسان خون خواهیم داد!!!! روحانی میخواهد مردم مأیوس و سر خورده را به همراهی مشتی روشنفکر خود فروخته به اصطلاح اقتصاد دان بازهم بفریبد و خائنانه!! بازهم صحبت از همه پرسیی میکند که میداند اساسا چنین اختیاری ندارد. در سر بالایی بحرانهای رژیم سوزشان آنچنان به دام افتاده اند که از زور آن چاره ای جز گاز گرفتن یکدیگر ندارند. 



۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

شارلی ابدو !


بادکاران طوفان درو میکنند !



بادکاران طوفان درو میکنند !
باقر رئیس الساداتی

حمله تروریستی عصر روز چهار شنبه ۷.۱.۲۰۱۵ به دفتر مجله طنز شارلی ابدو در پاریس بار دیگر اذهان عمومی مردم جهان را به خطر و بلای بزرگی که دامنگیر بشریت امروز شده ! است، یعنی ترور و تروریزم جلب نموده است . اگر هدف ترور و تروریستها ایجاد فضای دهشتناک و هراس افکنی بوده باشد ، شواهد در این دو روز نشان میدهد که آنها یعنی تروریستها به هدف خود رسیده اند و امروزه جامعه بشری با وجود بنیاد گراهای مذهبی بیشتر از هر موقع دیگر در نا امنی و هراس به سر میبرد و شهروندان بیشتر از هرزمانی در همه این گیتی پهناور احساس آسیب پذیری و عدم امنیت مینمایند. ۱۲ نفر نویسنده و ژورنالیست طنز نویس و اهل قلم به جرم دگر اندیشی و بیان نظرات و افکار و اندیشه هایشان بوسیله دو یا سه تروریستی که احتمالا مسلمان خشک مغزی که خود کمتر از هرکسی از اسلام و مبانی عقیدتی آن اطلاع دارند به نام خدا و پیامبراو مورد حمله قرار میگیرند و به قتل میرسند و درست در همین نقطه است که هدف و انگیزه آنها از انجام تروری که برای تبلیغ دین و یا حفاظت و حمایت از دین خود انجام داده اند نتیجه عکس میگیرند و جز نفرت و انزجار عمومی از دین و آیینی که آنها را به چنین کارهایی وامیدارد بهره ای نمیبرند. اگر چه مردم فرانسه بیش از هر مردم دیگری در تاریخ اروپا به خاطر داستانهای انقلاب الجزایر در فاصله سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ که منجر به استقلال الجزایر شد و داستانهای انقلاب و ژاکوبن های انقلاب زده در فاصله یک ساله ۱۹۷۳ تا ۷۴ و در جریان سرکوب قیامها و نهضتهای ضد استعماری در قلمرومستعمراتشان در آفریقا و آسیا با پدیده ترور و تروریزم دست و پنجه فراوانی  نرم نموده اند و در این زمینه از تجارب فراوانی برخوردار میباشند ،واین تجربیات به این کشور بزرگ و مهم اروپایی این امکان را داده است که یکی از با تجربه ترین سیستمهای ضد تروریسم و ضد انقلاب و ضد نهضتهای آزادیبخشی ! را هم دارا باشد . اما این حادثه نشان داد که همیشه هم نمیتوان بر تجربیات و سوابق تکیه کرد!! و گاهی اگر با پدیده های سیاسی و اجتماعی برخورد اصولی و حقوقی نشود مشگلات باالاخره از نقطه ای این چنینی بیرون خواهد زد. 
مسئله مماشات دولت فرانسه با دولتهای خشونت طلب و تروریست پرور از جمله رژیم تروریستی آخوندها در کشور ما ایران یک نمونه از این نوع برخورد ها است. چگونه میتوان از اقدامات تروریستی در کشوری جلو گیری نمود در حالیکه دولت آن کشور خود از اقدامات تروریستی مستبدین بنیادگرا در ایران حمایت میکند و به نام حفظ منافع ملی با ترور و تروریزم رفیق راه میشود. در یک کلام حرمت انسانی منحصر به منطقه خاصی نیست . انسان انسان است چه در شرق و چه در غرب . قرار نیست که مردم منطقه ای از این کره خاکی به خاطر آزادیخواهی و حق طلبی مورد تعرض قرار بگیرد و امنیت حقوقی خود و خانوادهایشان زایل شود و مستبدین و دیکتاتوران ، به بهانه منافع ملی مورد حمایت هم قراربگیرند ! چگونه میشود برای بخشی از مردم جهان امنیت و آزادی و دموکراسی نباشد و حرمت انسانی ومردمی آنها بوسیله بنیادگرایان اسلامی  و مستبدین به تاراج برود ، سرکوب بشوند و هزار، هزارو میلیون میلیون در بدر و آواره بشوند ولی آمرین و عاملین مستبد و تروریست پرور! مورد حمایت هم قرار بگیرند و بعد خود بخواهند در امنیت باشند و غباری به دامن امنیت اجتماعیشان ننشیند.!!!؟
  مسئله ترور و تروریزم چیز تازه ای نیست ، زخمهای این پدیده دهشت انگیز ، مدت زمان مدیدی است که بر جان و روح جوامع بشری نشسته است . خانمانهای زیادی بر باد رفته و جانهای شیفته فراوانی قربانی و از دست رفته اند.اما سؤال اساسی همیشه این است که آیا با این پدیده ، که امروزه به طور خاص الخاص خصلت دولتی پیدا نموده است چگونه باید مبارزه کرد !!؟ 
 شاید مردم و دولتهایشان که قرار است حافظ جان و مال و امنیت آنها باشند،  میبایست به یک نسبت تلاش کنند که عوامل ایجاد زمینه ترور و تروریزم شناسایی شود و با آن مبارزه و برخورد بشود تا امنیت شهروندان در همه جای این کره خاکی برقرار شود و ریشه آن سوزانده شود. اما حقیقت این است اگر ترور صرفا کار یک فرد و یا حتی یک جمعیت خاصی میبود میشد آنرا باالاخره به شکل و شیوه ای جلوگیری نمود و به عنوان مثال عوامل و انگیزه های آنرا که بیشتر ظلم و جور و استبداد و فقر و بیکاری و بیعدالتیهای اجتماعی است را از بین برد . اما مشگل از آنجايی پیدا میشود که امروزه دولتها ی بنیادگرا برای صدور بنیادگرایی و گسترش توسعه طلبیهای ارتجاعی خود سازمانده مخوف ترین و پیچیده ترین سیستمهای ترور و صدور آن به اقصی نقاط دنیا با امکانات دولتی و مصونیتهای دیپلوماتیکی خود میشوند و در این صورت علی الرغم تصورات و انتظارات مردم از دول دموکراتیک و سکولار همچون فرانسه ! برای مبارزه با این پدیده شوم !. میبینیم که به نام حمایت از منافع ملی با این پدیده از در مماشات و همراهی در میأیند! آیا نتیجه تأسف باری جز این نصیب خواهند برد؟

یافته های گزارش "شاخص جهانی تروریسم" نشان میدهد که ۱۰ هزار حمله تروریستی در سال ۲۰۱۳ ( ۲۰۱۴ هنوز اعلام نشده است ) انجام شد که نسبت به سال قبل ۴۴ درصد بیشتر شده است. این گزارش که توسط "موسسه اقتصاد و صلح" تهیه شده میگوید که در سال ۲۰۱۳ حدود ۱۸ هزار نفر در اثر حملات تروریستی جان خود را از دست داده اند که هشتاد درصد (۱۴ هزار و ۷۲۲ نفر) آنها در کشورهای عراق و سوریه و افغانستان و ایران و پاکستان و نیجریه قربانی شده اند. بنا بر این گزارش، عراق با ۶ هزار و ۳۶۲ قربانی (بیش از یک سوم کل کشته ها)، بزرگترین قربانی حملات تروریستی بوده و گروههای دولت اسلامی،القاعده و بوکو حرام و طالبان و پاسداران و قرارگاههای تروریستی آنها در خاک عراق  مسئول بیشترین کشتارها بوده اند. جنگ داخلی سوریه با دخالت مستقیم پاسداران که از سال ۲۰۱۱ شروع شد، بیشترین تاثیر را در افزایش حملات تروریستی داشته است. 
بیشتر از سه دهه است که حذف فیزیکی مخالفین در داخل و خارج از ایران در دستور کار آخوند های بنیادگرای حاکم در وطن ما قرار گرفته است و در این سه دهه ، برای مستحکم کردن پایه های حاکمیت خود به این پدیده شوم متوسل شده اند .امروزه میتوان به جد گفت که در این سه دهه از عمر حاکمیت بنیاد گرایان در ایران صد ها نفر از فعالان و کوشندگان در راه احیای حقوق بشر برای ایران و ایرانی،  در داخل کشور و اروپا و آمریکا و آسیا به اشکال دهشتناکی ترور و معدوم شده اند و این در صورتی است که مدارک و شواهد انکار ناپذیری حاکی از آن است که تروریستهای صادراتی دارای مصونیت دیپلوماتیک *بوده اند. بنیاد گرایان همیشه به دنبال گسترش و توسعه قلمرو ترورووحشت خویشند ، دیری نیست که در گزارشی در الرأی العام و “واشنگتن پست” دیدیم که آنها تیمهای ترور خودرا برای مقاصدی در لبنان و کشور های عربی و اروپا و آمریکا هم تجهیز نموده بودند و تنها مسئله مذاکرات هسته ای آنها بود که موقتا اجرای آن را به فرصت های دیگری موکول کرده اند.**.
اما جالب این جا است که علی الرغم مدارک و شواهد مطغن و غیر قابل انکار مراجع و نهاد های حقوقی اروپا، دولتهای وقت این کشور ها با مسئله ترور نه تنها از در مماشات و چشم پوشی در آمدند بلکه با آزاد کردن عوامل ترور و تروریست ها و ادامه همکاری و همیاری با رژیم تروریست و تروریست پرور آخوندها آب سردی هم بر آتش عصیان و خشم مردم ایران ریختند. شاید دولتهای مماشاتگر غرب در آن موقع نمیتوانستند تصور کنند که این آتش در فاصله زمانی نه چندان دور امنیت خود آنها را هم  مورد تهدید قرار خواهد داد و این آتش دامن خودشان را هم خواهد گرفت . اگر تروریستها میتوانند به راحتی انسانهای بیگناه را به دلیل دگر اندیشی و دموکراسی خواهی هر روز و هر شام زندان و شکنجه و اعدام کنند ! اگر آنها قادرند که حریمهای خصوصی مردم را در اقصا نقاط جهان بدون ترس و بیم از بازخواست و بازرسی مورد تعرض قرار دهند و مردم را در تهاجمات تروریستی تکه و پاره کنند ، اگر آنها قادرند که سفارتخانه ها و مراکز دیپلوماتیک را با بمب و خمپاره داغان کنند دهها نفر را زنده بگور کنند و هیچ بیمی و هراسی از تعقیب و جزا نداشته باشند و علاوه بر آن مورد عفو و تشویق!!! و هم قرار بگیرند!! همین میشود که سنگ بر روی سنگ بند نمیشود و دیگر هیچ کس در هیچ کجای این دنیا آرامش و امنیت نخواهد داشت. . وقتی که سنگ را میبندند و سگ را رها میکنند چه انتظاری جز این باید داشت که مردم حریم امنی نداشته باشند
 دول دموکراتیکی که از در مماشات با ترور و تروریزم  و بنیادگرایی و ارتجاع مذهبی در آیند  و به جای سرکوب آخوند های بنیاد گرا و تروریست پرور ، دست و پای اپوزیسیون دموکراتیک و سکولار را در مبارزه با بنیادگرایان ببندند و  محدود و محدود ترشان  بکنند !!! در واقع باد میکارند و جز طوفان چیز دیگری درو نخواند کرد
۹.۱.۲۰۱۵
باقر رئیس الساداتی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰ یعنی ۱۳۶۹ دکتر کاظم رجوی  در نزدیکی خانه اش در کوپه در نزدیکی ژنو دقایقی قبل از ظهر هدف ۶گلوله قرار گرفت و در دم جان سپرد ! بر اساس تحقیقات انجام گرفته و صد ها سند و مدرک ارائه شده بوسیله مراجع حقوقی و نهاد های اطلاعاتی برای کسی جای هیچگونه شکی باقی نمیگذاشت که تیم های ترور اعزامی از طرف حاکمیت تروریستی آخوند های ایران با استفاده از مصونیت های دیپلوماتیکی عامل  این ترور بوده اند و به موقع هم توانستند زیر چتر چشم پوشی و مماشات مسئولین در دولتهای آنموقع اروپا به پایگاههای خود در ایران برگردند
روز ۲۵ اسفند ۱۳۷۱ در مقابل چشم عابرین در میدان آلبا در رم  ، محمدحسين نقدي عضو و نماينده شوراي ملي مقاومت در ايتاليا را دردر حاليكه عازم محل كارش بود، دو تروريست صادراتي خميني  مورد سوءقصد قرار میدهند و به شهادت میرسانند و علیرغم انبوهی از مدارک و شواهدی که حاکی از نقش دیپلومات  تروریستهای های جمهوری آخوند ها در این ترور بود! تروریستها اما با استفاده از مصونیت دیپلوماتیک به پایگاههای خود در ایران  بر گردانده میشوند. 
در روز ۱۶ مرداد ۷۱ قتل فجیع فریدون فرخزاد هنرمند ایران در محل سکونتش در شهر بن آلمان  و به سلامت در رفتن تروریستها ....از شهریور ۱۳۷۱ 
در پانزدهم مرداد ۱۳۷۰ قتل فجیع شاپور بختیار و سروش کتیبه در منزل مسکونیش در پاریس  بوسیله تروریستهای اعزامی آخوند ها  ، انیس نقاش و همراهانش 
 و ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ قتل ۴ نفر از اعضای حزب دموکرات  و.......دهها و صد ها نمونه  از این قبیل موارد.

 ** 
خبر مربوط به ترور سفیر عربستان در آمریکا و دستگیری فردی به نام ارباب سیر  از این دست بود.

اوضاع و احوال احزاب در فنلاند









 اوضاع و احوال احزاب در فنلاند

باقر رئیس الساداتی
به دنبال شکستهای مفتضحانه حزب چپ  و سوسیال دموکرات  فنلاند در انتخابات پارلمانی درهفته گذشته ، هفته گذشته روزهای پر مشغله و دردسر آوری بود برای رهبران این احزاب .آنها بوسیله توده های هواداران خود مورد سئوالها و بازخواست های جدی قرار گرفته اند و روزنامه و مدیا در فنلاند روزانه این مباحثات را تا آن جا که مربوط به بخش های بیرونی این احزاب هست منتشر میکنند. اغلب تصویر چهره های درهم و فکور رهبران  این احزاب که  یک نوع استرس و نا امیدی در آن موج میزند در این روزنامه ها  درج میشود اما نه این تصاویر و نه صحبتها و سخنرانیهای مملو از استرس آنها آب رفته را به جوی باز نمیگرداند. آنها باید پاسخگوی وضعیت اسفبارامروزین احزابی که رهبریش را به عهده گرفته اند باشند. آنها در این روز کارگر در میان تجمع هواداران و توده های مردم در سخنان خود به شکست خود در انتخابات  اعتراف کردند و با تأسف شرایط سخت تری را برای بخش های زحمتکش و مهاجرین و کارمندان پیش بینی نمودند. و در پایان امیدواری دادند که باید با نا امیدی مبارزه کرد و فعالانه در صحنه حضور پیدا کرد . آنها از مردم خواستند که نشاط و امید خود را برای ساختن دنیای بهتر از دست ندهند و صحنه را برای طمعکاران و بدخواهان کارگران و زحمتکشان خالی نکنند. 

ما خسته نمیشویم !

ما خسته نمی شویم !






ما خسته نمی شویم !

باقر رئیس الساداتی


اگر باید که نانم را از دست بدهم 
اگر باید که پیراهن و بسترم را بفروشم 
اگر باید که سنگتراشی کنم
یا نان را از زباله ها بجویم 
یا از گرسنگی بمیرم و تمام شوم 
ای دشمن انسان 
سازش نمیکنم 
و تا پایان میجنگم 
قسمتی از شعر مقاومت سروده سمیع القاسم

هرچقدر هم تلاش و کوشش لازم باشد ، ما با دل و جان انجامش میدهیم ، هرچقدر که مبارزه با دجالیت و استبداد بها بطلبد ما با طیب خاطر و از دل و جان خواهیم پرداخت ، هرچقدرهم که جنگ و مبارزه ما با ضد بشران هر روز مشگلتر و پیچیده تر شود ، هرچقدر که تیرهای بلا و خیانت بر ما افزون و افزون تر ببارد ما خسته نمیشویم و تا به آغوش کشیدن شاهد آزادی و عدالت از پای نخواهیم نشست و عاقبت تورا ای دشمن ضد بشر از سریر قدرت و خیانت به زیر خواهیم کشید. ما را سر آن نیست که در میدان نبرد برای آزادی و رهایی ، پشت به دشمن کنیم  ، از ما و از نسل آگاه و پویای ما دور باد ضعف و سستی در انجام مسئولیتهای تاریخی و انسانیمان. ما تلاش میکنیم در گسترش سنگرهایمان و آنها را به هزاران خواهیم رساند در ایستادگی و مقاومت روز افزون در هرکجای این جهان بزرگ که باشیم. نگاه کنید که دشمن مرتجع ما آخوند های حریص تشنه قدرت و اصلی ترین سد راه تکامل و آزادی در این زمان برای بقای وجود خیانتبارشان چه بر سر مردم وطن و مردم مظلوم منطقه خاورمیانه ما آورده است . چه به روزگار مردمی که جز حقی برای آزادی و زندگی و نفس کشیدن و نانی برای شکمهای گرسنه طلب کردن چیزی نمیخواهند، آورده است !!!؟ . چگونه میتوان نشست و نظاره گر بود ، تا به کی میتوان شانه بی قیدی بالا انداخت و با هزاران بهانه هیزم بیار آتش معرکه استبداد شد . نه ، دشمن خوار و زبون هرگز نخواهد توانست ما را به سازش و خیانت بکشاند ! نه با ریختن خونمان و نه با زندان و اسارت ، نه با شکنجه و تبعید هرگز هرگز. ما خیابانهای جهان را پر میکنیم از وجودمان ، ما در ویلپنت با فریادهایمان گوش جهانیان را پر میکنیم از صدای آزادیخواهانه مان و چشمان مردم  جهان را باز میکنیم بر مظلومیتمان ، بر حقوق غصب شده مان و بر وطن غارت شده مان . امروز در ویلپنت  و فردا  ، خیابان به خیابان ، کوچه به کوچه و خانه به خانه با دشمن بشریت درگیر میشویم و لحظه ای اجازه نخواهیم داد خواب راحت به چشمان حریص و سیری ناپذیرشان بنشیند!،ما ایستاده ایم تا به آخر، امروز همچون سالهای قبل در ویلپنت . دست افشان و پاکوبان و سرود عشق به زندگی و روشنایی بر لبانمان و فردا و فرداهای دیگر در پشت قصر و بارگاه دژخیم ! و ببینید که نفسهای دشمن خوار و زبون در زیر ضربات جانانه مقاومت ما چگونه به شماره  افتاده است .آری همین مقاومت ما است که آیت الشیاطین را با آن همه دجالیت و دروغ ،غارت و یغماگری و سرکوب به خاک مذلت نشانیده و همچون کفتارهای زخم خورد به زوزه کشی در انداخته است. ما هرگز دست روی دست نخواهیم گذاشته وشاهدان خاموش جرم و جنایت این طایفه حرامیان نخواهیم شد .هویت و شخصیت تاریخی ما و منطقه ما بیشتر ازسی سال است مورد تجاوز بنیادگرایان قرار گرفته است . آری هرگز آرام نخواهیم گرفت هرگز. تا دنیایی را که فارغ از درد و رنج ما ، فارغ از آوارگیها و در بدریهای ما در سواحل بیدردی و عافیت ، نرد عشق و مماشات با آخوند های ضد بشر میبازند به خود آوریم  ، ما آرام نخواهیم گرفت زیرا که تاریخ نشانمان داده است که برای آزادی و عدالت راهی جز انسجام و قیام متصور نیست ، برای نجات مظلومان و شلاق خوردگان و برای احیای حقوق مسلمی که از ما دزدیده شده است  راهی باقی نمانده است جز انسجام و همبستگی . ما آرام نخواهیم گرفت تا حاشیه نشینان و نان به روز خورانی را که تجارت خون میکنند و پول خون و اشک  مسکینان پارو میکنند شرافت انسان و انسانیت را لکه دار نموده اند به خود آوریم ، 
ما آرام نخواهیم گرفت تا بی طرفان را بگوییم چگونه میتوان بیطرف ماند  و صدای والای مقاومت  را نشنید مقاومتی که به همت مجاهدین بال گشود و عزت و شرف انسان بودن و انسان ماندن در برابر ارتجاع  ضد بشر را به ما ارزانی داشت 
آری ما همه کسانی که در این سی و اندی سال بر اصول و اندیشه مقاومت پای فشردیم و به ارتجاع و حاکمیت بنیادگرایان با قاطعیت نه گفتیم ، ما که از خانواده مقاومتیم و به اندازه و توان و ظرفیت خود در متبلور کردن مبارزه و مقاومت تلاش نموده ایم ، ویلپنت را صحنه شکوهمند همبستگی ای میدانیم  ، ارتجاع سوز و آزادی آفرین
ما در ویلپنت تنها نیستیم و به یمن مقاوتمان و بیداری خلقهای منطقه مان،هزاران هزارهمدرد و همراه از خلقهای منطقه مان آنها که خانه و کاشانه شان را بنیادگرایان تهران نشین بر باد دادند، آنها که به یمن چشم پوشی مماشاتگران و شرکای جهانی ملایان غارت شدند و از عدالت و آزادیخواهی و حقوق انسانیشان بمب های بشکه ای و شیمیایی و خوشه ای بنیادگران نصیبشان شده است با ما آزادی را فریاد خواهند کشید . ما و هزاران هزار همدرد و همراه از برادران و خواهران مظلوم منطقه خاور میانه.ما از این مبارزه  جانانه خسته نمیشویم زیرا که انسانیم  


http://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/57411-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%E2%80%8C-%D9%85%D8%A7-
%D8%AE%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D9%86%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85-%E2%80%8E


http://talaieh-daran.blogspot.sg/2015/06/blog-post_60.html