جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

پرده دری نکن !



در حرمت پرده دری و بی آبرو کردن دیگران !



در حرمت پرده دری و بی آبرو کردن دیگران !

«شیخ ما (=ابوسعید ابی الخیر) روزی در حمّام بود، درویشی شیخ را خدمت می‌کرد و دست بر پشت شیخ می‌ مالید و شوخ (=چرک بدن) بر بازوی او جمع می‌کرد، چنان‌که رسمِ قائِمان (=کیسه کش ها، دلّاکها) باشد. تا آن کس ببیند که او کاری کرده است. پس در میان این خدمت، از شیخ سؤال کرد که:
"ای شیخ! جوانمردی چیست؟"
شیخ ما حالی (=بی درنگ) گفت:
"آن‌که شوخ مرد به روی مرد نیاوری"
همۀ مشایخ و ائمّۀ نیشابوری چون این سخن شنودند اتّفاق کردند که کسی در این معنا بهتر ازین نگفته است».
(اسرار التّوحید فی مقامات شیخ ابی سعید ابی‌الخیر)
«بوسعید مِهنه در حمّام بود/ قائمش (=دلّاکش) افتاده مردی خام بود

شوخ شیخ آورد بر بازوی او/ جمع کرد آن جمله (=همه) پیش روی او

شیخ را گفتا: بگو ای پاک جان/ تا جوانمردی چه باشد در جهان؟

شیخ گفتا "شوخ پنهان کردن است/ پیش چشم خلق ناآوردن است"»

این جوابی بود بر بالای او (=در حدّ فهم او)/ قائم افتاد آن زمان در پای او

چون به نادانیِّ خویش اقرار کرد/ شیخ خوش شد، قائم استغفار کرد

خالقا، پروردگارا، مُنعِما (ای توانگر)/ پادشاها، کارسازا، مُکرِما (=ای گرامی دارنده)

چون جوانمردی خلق عالمی/ هست از دریای فضلت شبنمی

قائم مطلق تویی اما به ذات/ و از جوانمردی ببایی در صفات

شوخی و بی‌شرمی ما در گذار/ شوخ ما را پیش چشم ما میار»

(منطق الطّیر، عطّار نیشابوری ـ حکایت ابوسعید مِهنه با قائمی که شوخ بر بازوی او می آورد).

۱۳۹۴ بهمن ۱۸, یکشنبه

عاشورای مجاهدین


عاشورای مجاهدین






۱۹بهمن - عاشورای مجاهدین

در بامداد سرخ‌فام روز دوشنبه 19بهمن سال60، شهید اشرف رجوی، سمبل زن انقلابی مجاهد خلق و موسی خیابانی، سردار فراموشی‌ناپذیر آزادی، همراه با 18تن از فرماندهان و مجاهدان قهرمانی که در رکابشان جنگیدند، در مقابله با یورش جنایتکارانه پاسداران خمینی، حماسه‌یی پرشکوه در ایثار و مقاومت را رقم زدند .
پایگاه اشرف و موسی، واقع در زعفرانیه تهران از ساعت 12شب با ایجاد حلقات پی‌درپی، محاصره شد.
دشمن با حداکثر نیرو کلیه راههای عبور و مرور منطقه را بسته و بر گذرگاههای آن و پشت‌بام ساختمانهای مشرف به پایگاه، واحدهایی از مزدوران مجهز به سلاحهای نیمه‌سنگین را مستقر کرده بود. در ساعت 5بامداد، در شرایطی که خورشید خون‌گرفته هنوز سر از مشرق برنیاورده بود، پایگاه از هر‌سو با شلیک سلاحهای نیمه‌سنگین مورد حملات وحشیانه قرار گرفت .
با شلیک اولین گلوله‌های دشمن، کلیه رزمندگان پایگاه، در آماده‌باش کامل نظامی قرار گرفته و رگبار مسلسلهای مجاهدین از زوایای مختلف پایگاه، سینه مزدوران خمینی را هدف گرفت.
عاشورای مجاهدین طلوع خود را آغاز کرد.
گله‌های پاسدار و مزدوران اجیر‌شده خمینی، چون سگان هار با تمام قوا مذبوحانه می‌کوشیدند تا مجاهدین را به‌تسلیم وادار کنند و اگر بتوانند کسی از آنان را زنده دستگیر کنند. اما اشرف و موسی و یاران پاکبازشان، تا آخرین گلوله و تا آخرین دم حیات بر اردوی دشمن تاختند، انبوهی از پاسداران و ازجمله سرکرده مزدوران خمینی را که قدم به حریم پایگاه سردار گذاشته بود، به هلاکت رساندند و داغ تسلیم را بر دل مزدوران نهادند.
سرانجام در پایان این نبرد نابرابر که سه ساعت ادامه یافت، آن‌گاه که تک‌تک فرماندهان و رزمندگان مستقر در پایگاه به‌همراه سردار و سمبلشان به‌خون خفتند؛ مسلسلها از غرش افتادند؛ و دود گلوله و باروت همه‌جا را پر کرد؛ مزدوران خون‌آشام، در قتلگاه، به شناسایی اجساد پرداختند، و پس از شناسایی سردار و اشرف و آذر و سایر یارانشان، بر بالای سر آنان به پایکوبی پرداختند .
قهرمانان پاکبازی که در رکاب اشرف و موسی به اوج رستگاری و رهایی دست یافتند عبارت بودند از:
آذر رضائی همسر موسی با طفل به‌دنیا نیامده‌اش، محمد مقدم و همسرش مهشید فرزانه‌سا، عباسعلی جابرزاده و همسرش ثریا سنماری، تهمینه رحیم‌نژاد و همسرش طه میرصادقی، فاطمه نجاریان و همسرش شاهرخ شمیم، ناهید رأفتی و همسرش حسن مهدوی.
و فرماندهان و کادرهای برجسته‌یی همچون:
محمد معینی، کاظم مرتضوی، خسرو رحیمی، مهناز کلانتری، حسن پورقاضی، سعید سعیدپور و حسین بخشافرکه تنها پیکرهای بیجانشان در صحنه این مقاومت حماسی برجای ماند و آنان بدین ترتیب وفاداری بی‌پایانشان را نسبت‌به رهایی خلق ستمدیده ایران، و آرمانهای والای مجاهدین در مسیر تحقق جامعه بی‌طبقه توحیدی، به‌اثبات رساندند. تنها سه‌کودک، یعنی مصطفی طفل شیرخوار مسعود و اشرف، ‌سیما، کودک خردسال مجاهدین شهید محمد مقدم و مهشید فرزانه‌سا و الهام، دختر خردسال مجاهدین شهید عباسعلی جابرزاده انصاری و ثریا سنماری، زنده به‌دست مزدوران دشمن اسیر گشتند .
در قتلگاه مجاهدین، مزدوران خمینی به‌دستور لاجوردی مانند اسلاف جنایتکارش در عاشورای حسین(ع، از هیچ رذالت و دنائتی نسبت به پیکرهای مجاهدین شهید خودداری نکردند. آنها بیشرمانه موهای شهدا، اشرف و آذر را گرفته و آنان را همراه سایر شهدا به‌بیرون خانه کشیدند.
مردم که تا این لحظه با زور سرنیزه از نزدیک شدن به‌منطقه بازداشته شده بودند، اینک از موضوع اطلاع یافتند. اشکها از خشم و تأثر بر گونه‌ها سرازیر شد و زمزمه‌های نفرین و شعار علیه خمینی آغاز گشت. مزدوران خمینی در هراس از واکنش مردمی که شاهد هیجان و احساسات آنها بودند، به‌سرعت اجساد مطهر سردار و اشرف و آذر و یارانشان را دوباره به داخل پایگاه برگرداندند و سپس با عجله، به زور ضربات قنداق تفنگ و تیراندازی هوایی، اقدام به متفرق‌کردن مردم کردند .
شب‌هنگام، مردم ایران از صفحة تلویزیون رژیم فدیه‌های راه رهایی خود را به تماشا نشستند و پیکر به‌خون تپیده سمبل زنان مجاهد، شهیداشرف رجوی و اسارت طفل شیرخوارش و چهره پرصلابت سردارخیابانی را به فرزندانشان نشان دادند و در‌میان اندوه و اشک و با آرزوی فرارسیدن روز سرنگونی و انتقام از دژخیمان، آن را به‌خاطر سپردند .
آن روز در صحنه عاشورای مجاهدین، خون هزاران رزمنده و میلیشیای قهرمان مجاهد خلق در خون اشرف و موسی گره خورد و در شریان تاریخ مبارزات این میهن جاودان گردید و چون مشعلی فروزان در گذرگاه رهایی خلق از چنگال رژیم ضدبشری خمینی و در مسیر آزادی خلق و میهن و تحقق جامعه بی‌طبقه توحیدی، برافروخته شد …

۱۳۹۴ بهمن ۳, شنبه

خزایی


.دریغا شیر آهن کوه مردی که تو بودی
پیش از آنکه بخاک افتی




در چنین وانفسایی که صبح پا میشوی و می بینی تنها صدا صدای شلاق و شکنجه و رگبار و ضجه و فریاد و قتل عام و بمباران است، تشکیل هسته مقاومت و دست زدن به مقاومت مسلحانه، صعب و دشوار ترین، مشکل ترین و طاقت فرساترین شغل روی زمین است. ترک سر و جان میخواهد، زیستن شبانه روز در بیم و هراس طلب میکند، تجربه از دست دادن بهترین یاران و همسر و والدین وخواهران و برادران و رفقا را در تقدیر خود دارد و این کار از دست همه ساخته نیست. بهمین خاطر است که اینها، از شمار عدد تنها میمانند و با تعدادی که قابل مقایسه با توده های میلیونی نیست، این کار خالق العاده را پیش می بردند؛ اما اما و اما تاریخ جهان و رهایی بشر را، این دسته ساخته اند و میسازند. بروید تاریخ تمام مقاومت های دنیا را بخوانید و بدانید. اینان گاهی تنها نیروی اندکی بودند و حتی پیش آمده است که ابتدا یک نفر (مانند سروان "وبر" با تنها طپانچه اش، در انقلاب امریکا علیه استعمار انگلستان)، آنرا کلید میزند. در هرگوشه گیتی و در هر عصر تاریخ بشری فت و فراوانند از این افراد و دسته ها در پهنه این جهان هستی: اسپارتاکوس در رم باستان، "نات ترنر" فرمانده قیام بردگان شورشی در مزارع پنبه آمریکا، "عیسی مسیح" و "سنت استفانوس" مسیحیان (که سنگسار شد)، حسین ابن علی مسلمانان شیعه و از تاریخ پر افتخارخودمان آریو برزن، بابک خرم دین، سربداران، ستارخان، میرزا کوچک خان، حنیف نژاد، سیاهکلیان، ارتش آزادیبخش ملی یان ووو...
اینان از تبار مبارزین و مجاهدینی چون مهدی رضایی اند که شاملو در وصف او گفت:
"...دریغا شیر آهن کوه مردی که تو بودی
پیش از آنکه بخاک افتی
نستوه و استوار مرده بودی..."



۱۳۹۴ دی ۲۲, سه‌شنبه

چگونگی تأسیس و ساختار یونیسف



چگونگی تأسیس و ساختار یونیسف



، به توصیه شورای اقتصادی ـ اجتماعی ملل‌متحد و با
تصویب مجمع عمومی سازمان ملل صندوق کودکان ملل‌متحد با نام اختصاری یونیسف ، تأسیس شد. 


چگونگی تأسیس و ساختار یونیسف

جنگ جهانی دوم قربانیان زیادی گرفت به‌ویژه از کودکان. وضعیت فاجعه‌بار کودکان و تلاش برای جلوگیری از تکرار چنین وضعیتی، مجمع عمومی ملل‌متحد را بر آن داشت که در دسامبر ۱۹۴۶، یک صندوق بین‌المللی را برای حمایت از کودکان در اروپا، چین و کشورهایی که درگیر جنگ شده بودند تأسیس کند. با گذشت چند سال، در دسامبر ۱۹۵۰ بنا‌ به تصمیم مجمع عمومی، مأموریت یونیسف، برای کمک به کودکان کشورهای فقیر و در حال توسعه تغییر یافت. در نهایت در اکتبر ۱۹۵۳ مجمع عمومی تصمیم گرفت تا این سازمان را به‌عنوان یکی از «ارکان دائمی» نظام ملل‌متحد بشناسد. 
مرکز یونیسف در نیویورک است. 


اهداف وظایف یونیسف

در حال حاضر یونیسف ۵ اولویت اساسی را دنبال می‌کند: بقا و رشد کودکان 
آموزش و تحصیلات پایه 
برابری جنسی (شامل تحصیل برای دختران)، 
حفاظت از کودکان در برابر خشونت، سوء‌استفاده و تجاوز و بیماری ایدز 
حمایت از مشارکت در حقوق کودکان 
حوزه‌های عملکرد یونیسف شامل رشد در دوران کودکی، تحول و مشارکت در دوران جوانی و مهارتهای زندگی بر اساس آموزش و تحصیل می‌باشد. 
یونیسف برای پیشبرد این اهداف از مداخله مستقیم و قانونی گرفته تا آموزش و تحصیل و تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات استفاده می‌کند. 

ساختار یونیسف

یونیسف در ساختار سازمانی خود دارای سه رکن است: (این سه محور هم نوشتاری و هم خوانده شود) 
1ـ هیأت اجرایی 
2ـ دبیرخانه 
3ـ دفاتر منطقه‌یی 
هیأت اجرایی از نمایندگان دولتهای عضو تشکیل شده است. ترکیب آن با توجه به توزیع جغرافیایی و نمایندگی دولتهای اصلی اهداکننده و دریافت کننده کمک تعیین می‌شود. انتخاب اعضا برعهده شورای اقتصادی و اجتماعی ملل‌متحد است 
دبیرخانه: یک مدیر اجرایی به‌عنوان رئیس دبیرخانه از سوی دبیرکل سازمان ملل‌متحد و با مشورت هیأت اجرایی انتخاب می‌شود. مدیر اجرایی مسئول اداره و اجرای برنامه‌های یونیسف است. 

دفاتر منطقه‌ای: این دفاتر به اجرای برنامه‌های یونیسف کمک می‌کنند. دفاتر منطقه‌یی یونیسف در مناطق زیر مستقر می‌باشند: 

آسیای شرقی و پاکستان (بانکوک ـ تایلند) 
آفریقای شمالی و آسیای غربی (امان ـ اردن) 
جنوب و آسیای مرکزی (دهلی‌نو ـ هندوستان) 
آفریقای شرقی و جنوبی (نایروبی ـ کنیا) 
آفریقای مرکزی و غربی (ابیجان ـ ساحل عاج) 
کشورهای آمریکایی و حوزه کارائیب (بوگوتا – کلمبیا) 
یونیسف به پاس خدماتش در سال ۱۹۶۵ جایزه صلح نوبل و در سال ۲۰۰۶ جایزه شاهزاده اتریش را برد. در آمریکا، کانادا و برخی کشورهای دیگر هم یونیسف مورد قدردانی قرار گرفت و به‌خاطر فعالیتهایش اجازه یافت برای کمک به کودکان به جمع‌آوری کمک مالی بپردازد 

منابع مالی یونیسف

یونیسف تا حد زیادی به کمکهای خیریه و صندوقهای اعانه متکی است. مثلاً در آمریکای شمالی در فصل شکار کمک مالی مردم به یونیسف به‌عنوان یک رسم درآمده است. تنها در یک سال، در آمریکا 132میلیون دلار و در کانادا 91میلیون دلار از این طریق جمع‌آوری شد. 
یونیسف از راههای دیگر هم به جمع‌آوری کمک مالی می‌پردازد. برای مثال: 
در ۷ سپتامبر ۲۰۰۶ توافقنامه‌ای بین یونیسف و باشگاه فوتبال اسپانیایی بارسلونا منعقد شد. به موجب این توافقنامه قرار شد بارسلونا 7درصد از درآمد خود را به مدت ۵ سال به یونیسف بدهد و این تیم از لوگوی تبلیغاتی یونیسف «UNICEF» بر روی پیراهن خود استفاده کند. 
این نخستین بار بود که یونیسف از چنین حامی قدرتمندی برخوردار می‌شد. همین‌طور این نخستین بار در طول تاریخ باشگاه بارسلونا بود که از مارک سازمانی دیگر بر روی پیراهنش استفاده می‌کرد. 
یونیسف آنطور که در تعریف و اساسنامه آن آمده یک سازمان صرفاً تخصصی است، اما بسیاری مسائل کودکان راه به امور سیاسی و نوع حکومتها و رفتار آنها بر می‌گردد، در این موارد یونیسف چه کار می‌کند؟ 

فعالیتهای سیاسی یونیسف

یونیسف در سطح سیاسی هم فعال است و سعی می‌کند با تشکیل کنفرانس‌های بین‌المللی، نیازهای کودکان را در صدر دستور کار سیاسی کشورهای مختلف قرار دهد. 
مثلاً استفاده دولتها و شبه‌نظامیان از کودکان در جنگ را افشا و محکوم می‌کند. یا نقض حقوق کودکان را در برخی کشورها با تهیه گزارشهایی برملا می‌سازد. 
البته این موارد هم همیشه تحت تأثیر ملاحظاتی است که سازمان ملل‌متحد برای حفظ رابطه با دولتها حتی دولتهای مستبد و دیکتاتوری دارد. برای مثال در مورد سوریه به‌رغم کشتار علنی کودکان توسط رژیم بشار اسد، واکنش چندانی از یونیسف و بسیجی برای حمایت از آنها مشاهده نشده است چرا که خط و سیاست سازمان ملل‌متحد بر استمالت و مماشات با رژیم اسد و مذاکره با آن استوار است. مأموریت کوفی عنان و اخضر ابراهیمی در رابطه با سوریه در همین چارچوب بوده است. 
یونیسف یکی از اهداف خود را مصون‌سازی و حفاظت از جان کودکان قرار داده است. این ارگان ملل‌متحد تا چه حد در پیشبرد این هدف موفق بوده است؟ 

حفاظت از جان کودکان

نگاهی به آمار مرگ و میر کودکان، نگاهی به کشتار کودکان در کشورهایی چون ایران و عراق و سوریه به‌خوبی نشان می‌دهد که یونیسف در زمینه حفاظت از جان و سلامت کودکان پیشرفتی چندانی نداشته است. 
هر سال بیش از ۲ میلیون کودک با بیماریهایی که با رسیدگیهای اولیه پزشکی و دارویی قابل پیشگیری هستند جان خود را از دست می‌دهند. 
در عراق بر اثر حاکمیت دست نشاندگان رژیم ایران نظیر نوری مالکی و قتل و کشتاری که شبه‌نظامیان آنها راه انداخته‌اند دو میلیون کودک یتیم وجود دارد 
در سوریه، از زمان شروع قیام در مارس 2011 تا کنون 4591 کودک زیر سن 16سال کشته شده‌اند و این رقم هر روز افزایش می‌یابد. علاوه بر این، دهها هزار کودک سوری آواره کشورهای همسایه گردیده‌اند. 
در ایران تحت حاکمیت آخوندها وضعیت کودکان فاجعه‌بار است. تا خمینی دژخیم بود، هزاران کودک را روانه میدانهای مین در جنگ با عراق کرد. کودکان زیادی را پتو پیچ کرده و برای پاکسازی میادین مین به کشتن می‌دادند. از هنگامی که جانشینان او روی کار آمدند، با سیاستهای ویرانگر خود و دزدی و چپاول نجومی بیشترین آسیب را به کودکان ایرانی رساندند. بر اساس آمارهای اعلام شده، بیش از 3میلیون کودک کار در ایران وجود دارد. به اعتراف رسانه‌های حکومتی ”کودکان کار در ایران از چهار سالگی وارد بازار کار می‌شوند“.


کمیساریای عالی حقوق‌بشر


کمیساریای عالی حقوق‌بشر !






هر روز در گوشه و کنار جهان، مردم توسط دولتهای سرکوبگر مورد شکنجه و سرکوب قرار می‌گیرند. یا مخفیانه و در زندانها و شکنجه‌گاهها و یا در ملأعام و در مقابل چشمان مردم. در برخی کشورها نظیر سوریه آنچه اتفاق می‌افتد مصداق جنایت علیه بشریت یا جنایت جنگی است. قرار است ارگان یا نهادی در سازمان ملل‌متحد بر این وضعیت نظارت کند، آژیرها را به صدا در بیاورد و جامعه جهانی را برانگیزد که دخالت کند و مانع کشتار انسانها شوند. نام این ارگان، کمیساریای عالی حقوق‌بشر است. اگر‌ چه مدافعان حقوق‌بشر راضی نیستند و می‌گویند در بسیاری موارد آنطور که شایسته است نقش خود را ایفا نمی‌کند و بنا‌ به ملاحظات سیاسی سکوت می‌کند و چشم خود را بر این صحنه‌ها می‌بندد.

کمیساریای عالی حقوق‌بشر

کمیساریای عالی حقوق‌بشر، یکی از ارگانهای مهم سازمان ملل است و قرار است صدایی برای قربانیان نقض حقوق‌بشر باشد. این کمیساریا قرار است با سازمانهای غیردولتی و سایر مدافعان حقوق‌بشر در سراسر جهان همکاری کند تا از حقوق‌بشر در همه ابعاد آن دفاع کند. این ارگان به‌وسیله کمیسر عالی حقوق‌بشر هدایت می‌شود، منصبی که از سال 1993 به وجود آمده است. کمیسر عالی به‌عنوان مقام اصلی حقوق‌بشر سازمان ملل‌متحد شناخته می‌شود.
دفتر اصلی کمیساریای عالی حقوق‌بشر سازمان ملل متحد، دبیرخانه شورای حقوق‌بشر است که در ژنو، سوئیس است. کمیساریا دفتری هم در مقر سازمان ملل در نیویورک دارد. این نهاد بیش از هزار کارمند دارد که بیش از نیمی از آنها در مناطق مختلف جهان کار می‌کنند.
کمیساریای عالی حقوق‌بشر بر اساس قطعنامه 141/48 مجمع عمومی ملل‌متحد دارای مأموریتهایی است.

مأموریت کمیساریای عالی حقوق‌بشر

• ترویج و حمایت از حقوق‌بشر برای همه؛ • تلاش برای جلوگیری از ادامه نقض حقوق‌بشر؛
• ترویج و حمایت از حق توسعه؛
• ارائه کمک فنی برای فعالیتهای حقوق‌بشری
• هماهنگ کردن برنامه‌های سازمان ملل در زمینه آموزش و اطلاعات همگانی مربوط به حقوق‌بشر؛
• تهیه گزارش توسط گزارشگران ویژه و گروه‌های کاری از کشورهای ناقض حقوق‌بشر.

بودجه کمیساریای عالی حقوق‌بشر از بودجه عادی سازمان ملل و از کمکهای داوطلبانه کشورهای عضو، سازمانهای بین‌المللی، بنیادها و افراد تأمین می‌شود.

حوزه‌های کاری و حیطه مسئولیت کمیساریاى عالى حقوق بشر

• حقوق‌بشر زنان و جنسیت
• حقوق کودکان
• حقوق‌بشر و کسب و کار
• حقوق‌بشر و ضدیت با تروریسم
• حقوق‌بشر و معلولیت
• آموزش و تعلیم حقوق‌بشر
• حقوق‌بشر در عملیات صلح
• ساکنان بومی و اقلیتها
• نژادپرستی
• قاچاق
• حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله حقوق بهداشت، مسکن، غذا و آب
• تغییر آب و هوا و محیط زیست

نهادها و اهرمهای کار کمیساریای عالی حقوق‌بشر

شورای حقوق‌بشر در ژنو که جایگزین کمیسون حقوق‌بشر شده و نمایندگان 47کشور در آن عضویت دارند یکی از اهرمهای اصلی پیشبرد کار کمیساریای عالی حقوق‌بشر است. علاوه بر این، کمیساریا دارای گروه‌های کاری و گزارشگران ویژه در زمینه‌های مختلف است که مهمترین آنها عبارتند از: • گروه کاری بازداشتهای خودسرانه
• گروه کاری ناپدید شدنهای اجباری
• گروه کاری استفاده از مزدوران
• گزارشگر ویژه اعدامهای غیرقانونی و خودسرانه
• گزارشگر ویژه ترویج و حمایت از حق آزادی عقیده و بیان
• گزارشگر ویژه حقوق‌بشر مهاجران
• گزارشگر ویژه شکنجه و سایر رفتارها و مجازاتهای بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز
• گزارشگر ویژه قاچاق اشخاص، به‌ویژه زنان و کودکان
• گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان،
• گزارشگر ویژه وضعیت مدافعان حقوق‌بشر.
گزارشگر ویژه‌ایران در امور حقوق‌بشر که مسؤل کنونی آن احمد شهید است.

جلوگیری از مصونیت ناقضان حقوق‌بشر

یکی از موضوعهای جدی در زمینه حقوق‌بشر و حیطه کار کمیساریا مصونیت ناقضان حقوق‌بشر از مجازات است. بسیاری از آنها از چنگ عدالت می‌گریزند. کمیساریای عالی حقوق‌بشر جلسات مشورتی با سازمانهای بین‌المللی از جمله کمیسیون بین‌المللی حقوقدانان، عفو بین‌الملل، مرکز بین‌المللی تأمین موقت عدالت و سازمانهای غیردولتی تشکیل داد و موفق شد در سال 2005 اصول و رهنمودهایی را برای حق دادخواهی قربانیان در مجمع عمومی ملل‌متحد به تصویب برساند. این اصول برای جلوگیری از مصونیت و فرار ناقضان حقوق‌بشر است.
کمیسر عالی حقوق‌بشر با مراجعه به شورای امنیت، خواستار ارجاع پرونده جنایتکاران جنگی و جنایتکاران علیه بشریت می‌شود.
مثلاً در 29بهمن سال 91 ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق‌بشر درخواست کرد پرونده بشار اسد به‌عنوان ” جنایتکار جنگی“ هر چه زودتر به دادگاه بین‌المللی لاهه ارجاع و محاکمه شود. اما مخالفت روسیه و چین در شورای امنیت مانع از عملی شدن چنین درخواستی گردید.
رئیس کنونی کمیساریای حقوق‌بشر خانم ناوی پیلای است. او خود سالها با رژیم آپارتاید درگیر بوده و به‌دلیل سیاه پوست بودن حتی قادر نبوده در جلسات دادگاه حاضر شود و از موکلانش دفاع کند.


ناوی پیلای !

ناوی پیلای اهل آفریقای جنوبی است. وی سال 1941 در یک خانواده فقیر در دوربان آفریقای جنوبی متولد شد. پدرش راننده اتوبوس بود. ناوی پیلای دارای مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد است. وی از فعالان جنبش برابری حقوق زنان و یکی از مؤسسان سازمان بین‌المللی دفاع از حقوق زنان به نام ”برابری الان“ است. در سال ۱۹۹۵ میلادی و حدود یک سال پس از به قدرت‌ رسیدن نلسون ماندلا، او ناوی پیلای را به‌عنوان اولین زن غیرسفیدپوست، برای عضویت در دیوان عالی آفریقای جنوبی که بالاترین مرجع حقوقی در آن کشور محسوب می‌شود، معرفی کرد اما عضویت وی در دیوان عالی آفریقای جنوبی کوتاه بود، زیرا وی در همان سال از سوی مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد مأموریت یافت تا به‌عنوان قاضی ارشد دیوان بین‌المللی کیفری، به دادگاه نسل‌کشی در رواندا رسیدگی کند. وی تا سال ۲۰۰۳ میلادی و به مدت ۸ سال، قاضی ارشد دیوان بین‌المللی کیفری بود. در فوریه ۲۰۰۳ میلادی، ناوی پیلای به‌عنوان یکی از ۱۸ قاضی ارشد عضو هیأت عالی دیوان بین‌المللی کیفری انتخاب شد، اما در اوت ۲۰۰۸ میلادی، بنا بر پیشنهاد بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، از مقامش استعفا داد و پس از تأیید مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد از تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۰۸ میلادی، به‌عنوان کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان ملل‌متحد انتخاب شد.
کمیساریای عالی حقوق‌بشر ملل‌متحد تا کنون بارها علیه نقض حقوق‌بشر در ایران موضعگیری کرده است. البته به نسبت ابعاد فاحش نقض حقوق‌بشر و جنایات آخوندها این موضع‌گیریها بسیار کم بوده است.
در 30خرداد1388 و در بحبوحه قیام مردم ایران، ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان ملل‌متحد نسبت به سرکوب قیام، به رژیم آخوندی هشدار داد. وی از رژیم خواست حق آزادی بیان و حق برگزاری تجمعات را محترم بشمارد.
20شهریور91 و در بیست و یکمین دوره اجلاس شورای حقوق‌بشر سازمان ملل در ژنو، ناوی پیلای از افزایش اعدامها در ایران از جمله در ملأعام و اعدام مخالفان سیاسی ابراز نگرانی کرد.
وی در مورد موج اعدامها در عراق هم گفت: شمار اعدامهای امسال در عراق نسبت به سالهای قبل افزایش فاحشی داشته است. با توجه به عدم شفافیت در دادگاهها، و طیف بسیار گسترده‌یی از جرایم که مجازات اعدام می‌تواند در عراق به آن تعلق گیرد، آمار اعدامها واقعاً تکان‌دهنده است.

ناوی پیلای کمیسیر عالی حقوق‌بشر سازمان ملل در مورد جنایات علیه مجاهدان اشرفی نیز بارها موضعگیری کرده است. وی در 15آوریل 2011 درباره حمله جنایتکارانه نیروهای مالکی به مجاهدان اشرفی در آوریل 2011 گفت: «هر آنکس که مسئول به‌کارگیری خشونت مفرط شناخته شود، بایستی توسط دستگاه عدالت مورد تعقیب قرار گیرد».