جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

مهاجرت و دربدری جانسوز انسانها

مهاجرت و دربدری جانسوز انسانها در طول یک قرن ۱۹۱۴ تا ۲۰۱۴ و اکنون 

از همه بیشتر دلم برای خودم تنگ شده است زیرا که من برای خودم و زندگیم و آینده ام برنامه داشتم . آرزوها داشتم و نقشه ها ولی ظاهرا همه اش بر باد رفته است. دلم برای دوستانم تنگشده که بهترین روزهایمان را باهم تقسیم میکردیم ولس اکنون هر کدام از آنها در یک گوشه ای از این جهان پهناور پراکنده اند و از یکدیگر خبری نداریم. آرزویم این است که جنگ تمام شود دلم میخواهد خودم را پیدا کنم . دوستانم را پیداکنم ، خانواده ام را پیدا کنم و کشورم را . من ارزویم بازگشت به وظنم هست ، وطن آزادا شده و رها شده از سلطه دیکتاتور. دنیا ما را فراموش کرده است ، دنیا سوریه را به حال خود رها نموده و این یعنی ظلم .
جملات فوق را جوانی آواره و محجوب به خبر نگاری میگوید که از او دلیل آمدنش به این سوی مرزها  و تن دادن به مهاجرت و دربدری را میپرسد.
عکسها از واشینگتن پست


جنگ جهانی اول: زمانی که آلمان، بلژیک را اشغال کرد و هزاران نفر را به قتل رساند، میلیونها نفر مهاجرت کردند. این عکس در آنتورپ گرفته شده است. هزاران نفر در تلاش هستند تا به هر وسیلهای که آنها را از کشور بیرون ببرد دست بیاویزند. (عکس: AP)


- جنگ جهانی اول: سال ۱۹۱۴، غیرنظامیان بلژیکی و یک گروه سواره نظام از مسیر پیشروی آلمانیها در آنتورپ خارج میشوند. (عکس: AP)


- جنگهای داخلی اسپانیا: ماه می سال ۱۹۳۷، کودکان پناهجوی باسک بیلبائو سوار بر کشتی هابانا از بارسلونا وارد بندر ساتهمپتون انگلیس میشوند. مسافران این کشتی ۳۸۲۶ کودک و ۲۳۰ بزرگسال بودند که به طور موقت به بریتانیا فرستاده شدند تا از حکومت فاشیستی ژنرال فرانکو و بمباران متفقین در جنگهای داخلی اسپانیا در امان بمانند. (عکس: AP)


 جنگ جهانی دوم: سال ۱۹۴۴، غیرنظامیان ایتالیا به دنبال نیروهای پنجم متفقین که در لیتتوریا در حال پیشروی هستند. (عکس: AP)


جنگ جهانی دوم: سال ۱۹۵۳، سالن یک کارخانهٔ عظیم در برلین غربی اقامتگاه موقت پناهجویانی است که از بخش روسی برلین آمدهاند. زنان و کودکان بر روی تشکهای حصیری و لحاف دراز کشیدهاند. صدها نفر از پناهجویان، منطقهٔ تحت حمایت شوروی را ترک کردند و دلیل آن را عملیات خشنی عنوان کردند که به قصد تصرف مغازههای خصوصی و کارخانهها آغاز شده بود. (عکس: AP)

جنگ جهانی دوم: پناهجویان یهودی مشغول صحبت با یک سرباز آمریکایی در اردوگاه افراد بیخانمان پس از جنگ. (موزهٔ آمریکایی یادمان هولوکاست)

 
- تجزیهٔ هند: سال ۱۹۴۷، پناهجویان مسلمان سوار بر سقف قطار در نزدیکی دهلینو که سعی در ترک هندوستان دارند. مهاجرت میلیونها مسلمان از هند به پاکستان تحولات عظیمی را در شبهقاره پدید آورد. هندوهایی که برای نسلها در پاکستان مستقر بودند یکشبه خانههایشان را ترک کردند. (عکس: AP)

 
- مجارستان: در سال ۱۹۵۶، گروهی از پناهجویان مجار در حالیکه کودکانشان را در آغوش داشتند و یا آنها را به دوش میکشیدند مرزهای مجارستان را درنوردیدند تا وارد خاک اتریش شوند. (عکس: AP)


 ویتنام: ۵ ماه می سال ۱۹۷۰، پناهجویان ویتنامی و کامبوجی سوار بر هلیکوپتری که آنها را از محل نبرد ویتنام - آمریکا به کامبوج منتقل میکند. آنها به مرکز پذیرش پناهندگان در اردوگاه نیروهای ویژه کاتوم، شش مایلی مرز کامبوج منتقل شدند. (عکس: رایان، AP)



ویتنام: سال ۱۹۷۵، پس از سقوط شهر بندری دانانگ به دست نیروهای ویتنام شمالی، یک کشتی بارکش، کرجی حامل پناهجویان را یدک میکشد. (عکس: AP)
 
ویتنام: سال ۱۹۷۵، نظامیان ویتنام جنوبی وحشتزده به سمت یک کشتی در بندر دانانگ هجوم میبرند. اندکی پیش از آنکه شهر سقوط کند و به دست ویتکنگها و ویتنام شمالی بیفتد، شهر را تخلیه کردند. کشتیها آنها را به سمت خلیج کمران در جنوب منتقل کردند. (عکس: AP
- افغانستان: سال ۱۹۸۹، هزاران پناهجوی افغان در دشت میرم شاه در نزدیکی پاکستان چادر زدهاند. در آن زمان نزدیک به ۴ میلیون پناهجو در پاکستان اردو زده و منتظر بودند تا به کشورشان بازگشته و زندگی خود را از نو بسازند. (عکس: AP)
- افغانستان: ماه می سال ۱۹۸۰، پناهجویان افغانی در اردوگاهی در نزدیکی پیشاور، پاکستان. (عکس: AP)

آلبانی: سال ۱۹۹۱، هزاران نفر از مردم آلبانی به دلیل قحطی، کشور فقیر خود را ترک کردند و در اسکلهای در شهر باری، ایتالیا تجمع کرده و منتظر مجوز پناهندگی باقی ماندند. (عکس: AP)

 بوسنی: سال ۱۹۹۳، پناهجویان مسلمان سوار بر کامیون کاروان سازمان ملل متحد سربرنیکای تحت محاصره را به مقصد توزلا ترک میکنند. (پاسکال گایوت، AFP / Getty Images)

رواندا: سال ۱۹۹۶، مردم رواندا پس از سپری کردن دو سال در اردوگاه به خانههایشان باز میگردند. هزاران نفر منتظر وسایل نقلیه باقی ماندند در حالیکه برخی دیگر مسیر طولانی را از تبعید به سمت خانههایشان پیاده پیمودند. (عکس: کرول گزی، واشنگتنپست)
 
 رواندا: سال ۱۹۹۶، زنی از خستگی اشک میریزد؛ خیل عظیم پناهجویان به زور تنه زده و فریاد میکشیدند و عاجزانه تلاش میکردند تا سوار کامیونهایی شوند که آنها را به کیگالی رواندا برساند. (عکس: کرول گزی، واشنگتنپست) 

رواندا: سال ۱۹۹۶، صدها هزار پناهجو پس از عبور از اردوگاه مرزی موگانگا در جمهوری دموکراتیک کنگو (زئیر سابق) وارد جادهٔ گیزنی در رواندا شدند. (عکس: کرول گزی، واشنگتنپست)

رواندا: سال ۱۹۹۴، پناهجویان اردوگاه بناکو در تانزانیا سطلهای آب را به سمت کلبههایشان حمل میکنند. در آن زمان جمعیت این اردوگاه از ۳۰۰ هزار نفر فراتر میرفت که آن را به پرجمعیتترین اردوگاه جهان بدل میکرد. کمکرسانی برای تهیهٔ آذوقه، نیازهای پزشکی و ایجاد سرپناه برای پناهجویانی که از خونریزیهای قومی رواندا فرار کرده بودند، بسیار مشکل بود. (عکس: کارستن تیلکر، AP)

 کوزوو: سال ۱۹۹۸، ولینا در نزدیکی شهر پک، کوزوو حیران نشسته است. هزاران کولی رومانیایی مجبور به فرار شدند زیرا آلبانیاییها آنها را همدست صربها میدانستند. ولینا گفت که هیچکس آنها را نمیخواهد و هیچ خانهای ندارد زیرا خانههایشان به دست پناهجویانی که بازگشتهاند به آتش کشیده شدند. (مایکل ویلیامسون، واشنگتنپست)

- کوزوو: سال ۱۹۹۹، خواهر روحانی برنادت ابنهاک از آلمان سه ساعت رانندگی کرد تا به پناهجویان کوزوو در کوکس آلبانی کمکرسانی کند. (کرول گزی، واشنگتنپست)

- کوزوو: سال ۱۹۹۹، آگیم شالا ۲ ساله از لابهلای سیم خاردارهای اردوگاه به دست خانوادهاش سپرده میشود، جایی که خانوادهٔ شالا پس از فرار از کوزوو در آن مستقر شدند. بستگانی که از پریزرن رسیدند مجبور شدند تا بیرون اردوگاه منتظر بمانند تا سرپناهی برایشان فراهم شود. (کرول گزی، واشنگتنپست)

 کوزوو: در روز ۵ آوریل سال ۱۹۹۹، حدود ۷۰ هزار پناهجو در سرزمینی به نام بلیس میان کوزوو و مقدونیه گرفتار شدند. برخی از آنها با اندکی آب و غذا و روکشهای پلاستیکی به مدت یک هفته در آنجا گرفتار ماندند. دولت مقدونیه به پناهجویان اجازهٔ ورود نمیداد ولی به دلیل فشارهای بینالمللی و شایعاتی مبنی بر بروز بیماری مجبور شد تا به سرعت دست به ساخت اردوگاههای مرزی بزند. در این عکس خانوادهای به تصویر کشیده شدهاند که سعی دارند از بلیس خارج شده و از سد نگهبانان مرزی مقدونیه - که فقط به اندکی انگشتشمار اجازهٔ ورود میدادند - عبور کنند. (لوسین پرکینز، واشنگتنپست) 


بوسنی: سال ۱۹۹۵، حدود ۱۰ هزار پناهجوی سربرنیکایی در اردوگاه سازمان ملل واقع در فرودگاه توزلا در تلاشند تا سوار بر اتوبوس شوند. (رویترز)


 عراق: سال ۲۰۰۳، مردم محلی بصره را از مسیر نیروهای ائتلاف ترک میکنند. در پسزمینه شعلههای آتش به چشم میخورند. (دن چانگ، AFP/ Getty Images)

 عراق: سال ۲۰۰۳، جیهان حسن ۷ ساله، نجات حسن ۴ ساله و علی حسن ۲ ساله در چادرشان مشغول خواب بعدازظهر هستند. آنها با مادرشان فدوا عبدالغنی ۳۴ ساله زندگی میکنند. (آندره آ بروس وودال، واشنگتنپست)


- دارفور: سال ۲۰۰۴، اردوگاه پناهندگان اوری کاسسونی خارج از بهایی چاد. در آن زمان حدود ۱۶ هزار از ۱۸۷ هزار سودانی ساکن چاد در اردوگاه زندگی میکردند. (جاهی چیکوندو، واشنگتنپست)

دارفور: سال ۲۰۰۴، خدیجه حامد برای دختر ۲۵ سالهاش فدنا عبدالله رحامان که هنگام زایمان در اردوگاه افراد بیخانمان کالما در دارفور جنوبی، سودان جان خود را از دست داد، سوگواری میکند. (جاهی چیکوندو، واشنگتنپست)


 دارفور: سال ۲۰۰۴، طوفان شن اردوگاه پناهندگان اوری کاسسونی خارج از «بهایی» چاد را در برگرفته است. (جاهی چیکوندو، واشنگتنپست)



 سوریه: سال ۲۰۱۴، اردوگاه پناهجویان یرموک در دمشق، سوریه. ساکنین در انتظار دریافت کمکهای غذایی صف کشیدهاند. (سازمان ملل، Getty Images)

۱۳۹۴ شهریور ۲۶, پنجشنبه

لاپلند . شمال فنلاند


لاپلند . شمال فنلاند




لاپلند . شمال فنلاند

شمال فنلاند دنیای خاص خود را دارد ،طبیعت ، فرهنگ ،و حال و هوای بسیار خاص.. به مردم شمال فنلاندمیگویند سامی ! و سامیها هم لباس های ملی خاص خود را دارند و هم زبانشان کمی متفاوت از زبان فنلاندی است . در زیر بازدید سامولی نیینیستو و همسرش از یک موسسه فرهنگی سامی و همچنین پلیس و تجهیزات خاصش در شمال فنلاند.

سائولی نیینیستو پریزیدنت فنلاند و همسرش

سائولی نیینیستو پریزیدنت فنلاند و همسرش !







سائولی نیینیستو پریزیدنت فنلاند و همسرش 

باقر رئیس الساداتی

تقریبا تمام فنلاندیهایی که زیر این عکسها کامنت گذاشتن از پرزیدنت و همسرش به شدت تعریف و تمجید میکنند ،‌از شخصیتشان و ادب و نزاکتشان و خوش پوشی و تیپیک بودنشان . فنلاندی ها در کامنتهایشان دارن براشون غش میکنند. 
خب چقدر خوبه که سیاستمدارا، منتخب واقعی مردم باشن و مردم همگی در انتخاب آنها سهیم باشن . مگه مردم مرض دارن که دشمن سیاستمداراشون باشن . از بعد از انقلاب ایران کدوم یکی از رئیس جمهورا منتخب واقعی مردم بودن . کدوم یکی انتخاب بین بد بدتر نبودن . خدا لعنت کنه بانی و باعث همه آنها را یعنی خمینی دجال و مردم فریب و خدعه گر را.

دزدها


دزدها...!
 دزدها
باقر رئیس الساداتی

رقم ۵۲ میلیارد دلار یعنی ۵۲ جلوش ۹ عدد صفر خیلی باید گنده باشه که خرج برای المپیک روسیه کردن این به لحاظ رقمی وقتی معنی پیدا میکنه که یاد بیاریم هفته قبل آمریکا ۵۰۰ میلیون دلار از ۱۰۰ میلیارد دلار ایران را آزاد و به رژیم داد که به زخم های خودش بزنه !!!! رژیم و طرفدانش «چنان خوشحال شده بودند و ظریف مچکریم را ه انداخته بودند که که شاید چند تفری هم از خوشحالی غش کرده باشن!!! و قربون دیپلومات تروریستهای خودشان شده باشد. تفاوت عددی چیزی حدود یک صدم میشود منتها ۵۲ میلیارد برای ساخت یک دهکده بکار رفته و حاصلش افتخار و آبرو برای وطن  . ۵۲۰ میلیون برای خرج یک مملکت با عرض و طول ایران.!!!و شاید هم شد بسته های سبد کالا با آن افتضاحاتش!!


جشن دیپلم در فنلاند

جشن فارغ التحصیلی در فنلاند





جشن دیپلم در فنلاند

باقر رئیس الساداتی

این جا در فنلاند یکی از کارهایی که دولت و نهاد های اجتماعی سعی دارن که انجامش بدن .خوشحال نگهداشتن مردم علی 
الخصوص جووناست.. برای جوونا مراسم و برنامه های خوشحال کننده فراوانی ترتیب میدن ، چون معتقدند که نشاط و 
شادابی جامعه از تحرک و نشاط جوانان آن تامین میشه . البته برای اغلب سنین مختلف برنامه های خاص خودشان را دارن 
، ولی جوانان از موقعیت و جایگاه خاص و ویژه خود شان برخوردارن. یکی از این برنامه ها مراسم بعد از امتحانات آخر 
درآخرین کلاس دبیرستان یعنی برای گرفتن دیپلم است. دراین روز که اونا امتحاناتشان را داده اند و میرن برای آمادگی 
امتحان کنکور ورودی دانشگاه .
همه میریزن تو خیابونا  و سوار کامیونهای روباز میشن و دور شهر میگردن همراه با موزیک و سر و صدا و رقص ، 
شیرینی و شکلات برای مردم پخش میکنن . این موضوع باعث میشه که مردمی که به خاطر سرما و برف و یخ توی خانه 
ها ( به قول مشدیا )  ورتومبیدن !! و یا در لاک خود رفتن بیان بیرون و توی خیابونا از دیدن این همه دختر و پسر شاد و 
شنگول ، اونا هم شاد بشن و زمستونو فراموش کنن و خاطرات شیرین دوران جوانی خودشان را هم بیاد بیارن!.

همین بچه ها و جوونا تمام این روز را با لباسهای غیر معمول و رنگهای به شدت شاد تمام  سطح خیابونا و کوچه و پس 

کوچه ها را پر میکنند و مردم را هم شاد میکنن .

به امید روزی که جونای هموطن ما هم در ایران از ته دل شاد و شنگول باشن . اما شنیده میشه که شادی و شنگولی در 
ایران برای جونائی هست که والدینشان به طریقی رانت خور حکومت آخوندا هستن . و شادی اونا هم هیچ شادیی برای 
اقشاردیگر جامعه به همراه نداره . بچاپ بچاپ رانت خورا و آقازاده هارا به طور روزانه در رسانه ها و سخنرانیها و 
روزنامه ها میبینیم .
همین دیروز روحانی، رئیس جمهور رژیم ، در سخنرانی سالگرد انقلابش از یک دزدی ۹۰ هزار میلیاردی پرده برداشت . 
حالا من و امثال من این موضوعات را در سالهای گذشته هم گفته و میگفتیم و از همین آخوند ها و هواداران نفهمشان فحش 
میشنیدیم ومتهم به بد بینی!! . ظاهرا هر وقت نوبت به خودشان میرسه باید این طوری بازهم، برای مصرف داخلی و 
فریبکاری!!، پرده ای از گوشه ای از جنایتها و دزدی هایشان را بالا بزنند و آنهم نه برای رو کردن حقیقت ! بلکه برای 
فریبکاری موقت دیگری!، و اپوزیسیون داخلیی هم مثل مطهری و زیبا کلام هم درست بکنند که در آستینشان همه عوامل 
فریب را کلا با هم داشته باشند.  حالا ما غر و لند نمی کنیم و زاری و زرمه هم نمیکنیم ! اما  با عزم و اراده و صبر و متانت 
، به موقعش حساب این پدر سوخته ها را خواهیم رسید و شادی و نشاط خاص ایرونی را دوباره بر قرار خواهیم کرد.   و 
خیابونا و کوچه پس کوچه هامونو میدیم دست جونا که پر از امید و شادی بکنن. به امید اون روز.

پاکستان

پاکســـــــــــــــــتان
!

پاکســــــــــــــــــــــتان !
 جمع آوری :
باقر رئیس الساداتی

در جریان برگشتم از انگلستان به فنلاند، برای رفتن به فرودگاه تلفن کردم به یک دفتر تاکسی تلفنی و تقاضای تاکسیی نمودم . دقایقی بعد تاکسی آمد و من و همسرم ، با گذاشتن چمدانها به پشت ماشین ، در قسمت پشت راننده سوار شدیم . در تمام مدتی که ما چمدانها را جا سازی کردیم و سوار شدیم ، راننده از جایش تکان نخورد!؟ و همان طور که نشسته بود از آئینه مقابلش ما را نگاهی کرد و از مقصدمان پرسید.به او گفتم فرودگاه  « گتویک » . کله ای تکان داد و دنده چاق کرد و راه افتاد. چون متوجه شد که ما فارسی صحبت میکنیم ، به انگلیسی با لهجه پاکستانی از من پرسید که ، کجائی هستید و من به انگلیسی دست و پا شکسته ای جواب دادم ، از ایران ولی در فنلاند زندگی میکنیم. پرسید چرا در ایران نیستید ، که در فنلاندید!!!؟

به  او گفتم که پناهنده سیاسی هستیم ، چون در ایران دموکراسی نیست و دیکتاتوری هست مجبوریم که فراری باشیم و دربدر!!. گفت ولی در ایران فرهنگ هست و ایرانیان مردمان با فرهنگی هستند !، و من ضمن تشکر ، گفتم که همین طور است و ادامه داد که من میدانم در ایران مردم فرهنگ دارند ولی آزادی و دموکراسی ندارند. !؟ .. و من : بله متاسفانه همین طور است.

بعد در ادامه گفت بر عکس کشور من !!؟  ما در پاکستان دموکراسی داریم ولی مردم فرهنگ ندارند!!؟.  ادامه داد ما انواع احزاب را داریم و بیشتر از ۷۰ سال است که احزاب مختلف در پاکستان فعالند ، از احزاب چپ تا احزاب راست و مذهبی!؟ سکولار و غیر سوکولار. ولی همه این ها باعث نشده است که مردم پاکستان رشد فرهنگی و اجتماعی بکنند.

ولی در ایران بر عکس همیشه دیکتاتوری تک حزبی بوده ولی شما ایرانیان مردمی با فرهنگ و اجتماعی و خوبی هستید.

نمیدانستم چی جوابی به او بدهم و به مقصد هم رسیده بودیم و باید پیاده میشدیم. پیاده شدیم و او بعد از پول گرفتن ، بازهم از جایش تکان نخورد و ما چمدانهایمان را خودمان پیاده کردیم و او رفت.

او رفت و ما هم رهسپار فنلاند، ولی تا حد اقل تا فنلاند انگیزه ای برای فکر کردن و تخیلات من   .

چون مدتی در کراچی زندگی کرده بودم با حرفهایش ارتباط نزدیکی برقرار نمودم و به حس جالبی از حضورحدود یک سال در کراچی. او به راستی درست میگفت.برای همین تصمیم گرفتم اطلاعات مختصری از پاکستان را در این جا بگذارم. شاید برای هموطنان جالب باشد.

پـــاکستـــــــــــــان

پاکستان با داشتن ۷۶۹۰۹۵ و به قول دیگری ۷۹۶۱۰۰ کیلو متر مربع مساحت از بزرگترین همسایگان ایران است که از 

سمت جنوب شرقی کشور ما ، با ایران هم مرز است. تراکم جمعیت در این کشور ۱۸۹ نفر درهرکیلو مترمربع تخمین زده می 

شود، پاکستان با نام رسمی «جمهوری اسلامی پاکستان» (به اردو: اسلامی جمهوریۂ پاکستان)، کشوری در جنوب غربی 

آسیا است و پایتخت آن اسلام‌آباد نام دارد. این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عمان دارد و از غرب با 

ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هم‌مرز است. ناحیه کشمیر مورد 

ادعای هندوستان و پاکستان است. هر دو کشور هند و پاکستان به طور جداگانه بخش‌هایی از این منطقه را اداره می‌کنند و ا

ین مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شده‌اند.

دین رسمی پاکستان اسلام است و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمانان محسوب می‌شود. این 

کشور در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دولت و کشور جدید از هند مستقل شد. در سال ۱۹۷۱ جنگ داخلی به جدایی پاکستان 

شرقی با نام بنگلادش از این کشور منجر شد. این منطقه تاریخچه کهنی از زندگی و تمدن را داراست که شامل تمدن دره سند 

می‌شود. از زمان استقلال، پاکستان دوره‌های رشد نظامی و اقتصادی و هم‌چنین بی‌ثباتی را همگام با جدا شدن بنگلادش از 

خود، تجربه کرده‌است. پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است و تنها کشور اسلامی دارنده 

جنگ‌افزار هسته‌ای می‌باشد

.پاکستان بر اساس برآورد سال ۲۰۱۲ با بیش از ۱۸۰ میلیون نفر جمعیت ششمین کشور پرجمعیت دنیاست. نوع حکومت ا
ین کشور جمهوری پارلمانی فدرال است و از ۴ ایالت و چهار قلمرو فدرالی تشکیل می‌شود. پاکستان هم از نظر زبانی و 
قومی و هم از نظر جغرافیایی کشور متنوع است. اردو و انگلیسی زبان‌های رسمی این کشور، اسلام آباد پایتخت و کراچی 
بزرگترین شهر پاکستان است.
در هنگام قیام گاندی علیه استعمار انگلیس، پاکستان به رهبری محمدعلی جناح (از یاران گاندی) پیش از استقلال هند، 

استقلال خود را بازیافت. پاکستان دارای تمدن آسیایی بوده‌است و یکی از تمدن‌ها بزرگ جهان به حساب میآید که پس از 

میان‌رودان و مصر تمدن دوره سِند (۲۵۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد) است. کشور کنونی پاکستان در تاریخ ۱۴ اوت (۱۹۴۷) 

تأسیس شد. اما ناحیه‌ای که دربرمی گیرد تاریخچه گسترده‌ای دارد که با تاریخ هندوستان، اشتراک دارد. این منطقه محل 

تقاطع راه‌های تجاری تاریخی مانند راه ابریشم بوده‌است و در هزاران سال توسط گروههای مختلفی به عنوان سرزمین 

سکونت به کار برده شد. این گروه‌ها دراویدیها، هندواروپایی، مصریها، سکاها، پارتها، کوشانها، افغان‌ها، ترکتباران، 

مغولها و اعراب بودند. این منطقه را بیشتر به نام موزه اقوام و نژادها می‌شناسند.

احزاب سیاسی در پاکستان
حزب مسلم لیگ  ،تأسیس دسامبر ۱۹۰۶ ( اتحاد دمکراتیک اسلامی۱۹۸۸ )

این حزب قدیمی ترین حزب پاکستان است و از جمله اهداف این حزب ایجاد یک کشور با سیستم اسلامی توأم با سازندگی و 

پیشرفت واقعی است که در پرتو آن، تمامی روابط درکشور بر اساس عدل و انصاف باشد، تا مردم پاکستان را به صورت یک 

ملت پیشرفته در آورد..

 حزب مردم پاکستان ،تأسیس ۱۹۶۷ ( نهضت اعاده ی دموکراسی ۱۹۸۱ )

حزب مردم در سال ۱۹۶۷ به وسیله ذوالفقار علی بوتو با این هدف تأسیس شد، که پاکستان را به یک کشور فدرال، متکی 

بر چهار اصلِ دین اسلام، نظام جمهوری، سوسیالیسم و مردم سالاری، تبدیل کند

حزب جماعت اسلامی ، تأسیس ۱۹۴۱

جماعت اسلامی در ماه اوت ۱۹۴۱ توسط یک گروه هفتاد و پنج نفره از علاقمندانی که دعوت سید ابوالاعلی مودودی را 

اجابت کرده بودند در لاهور تشکیل شد. هدف غایی و ایده آل جماعت اسلامی عبارت بود از «این که نظام زندگی بشری در 

تمامی ابعاد خود به پرستش خداوند و پیروی از ارشادات پیامبر او قیام نماید». اما هدف میان مدت و اجرایی جماعت آماده 

کردن یک گروه سازمان یافته و منظم از مسلمانان مخلص بود که قابلیت پیشبرد اسلام و به پیروزی رساندن آن در شبه قاره 

را داشته باشند.

 جمعیت العلمای اسلام

حزب جمعیت العلمای اسلام از گروهی حنبلی مذهب و رسته ی اصحاب حدیث، معتقد به مکتب دیوبندی که نزدیک به وهابیت 

می باشند شکل گرفته است. این حزب در سال ۱۹۴۵ با رهبری مولانا شیبر احمد عثمانی برای حمایت از تأسیس پاکستان به 

وجود آمد و در سال۱۹۵۰ مجدداً احیا شد و بر تدوین قانون اساسی مبتنی بر اصول و ضوابط اسلامی تأکید می نمود. در ا

انتخابات سال ۱۹۷۷ در اتحاد ملی پاکستان در مقابل حزب مردم قرار گرفت و در انتخابات بعد از ضیاءالحق آراء قابل 

توجهی نداشت..

جمعیت العلمای پاکستان

جمعیت العلمای پاکستان که یک حزب اسلامی عامه پسند، سنی مذهب و معتقد به سنت ها است در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد. 

این حزب که رهبری آن را مولانا شاه احمد نورانی به عهده دارد مدعی است که از اصول مترقیانه اسلام پیروی می کند.

 حزب عوامی ملی

حزب عوامی ملی که در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد از منافع دهقانی و کارگری حمایت می کند و در زمان شوروی سابق  به 

مسکو گرایش داشت. مرکز فعالیت این حزب ایالت سرحد شمال غربی پاکستان است. حزب عوامی ملی در فوریه 1975 به ا

تهام فعالیت های تروریستی و خرابکارانه و فعالیت در جهت انفصال استان بلوچستان و سرحد شمال غربی ممنوع از فعالیت 

شد. رهبر این حزب در دسامبر ۱۹۷۷ از زندان آزاد گردید،

 نهضت قومی مهاجر

نهضت قومی مهاجردر سال ۱۹۷۸ با شعار حمایت از اردو زبانانی که از هند به پاکستان مهاجرت کرده اند تشکیل شد. این 

نهضت خواهان آن است که این مهاجرین به عنوان یک قوم در کنار سندی ها، پنجابی ها، بلوچ ها و پتان ها محسوب شوند

 سپاه صحابه

یک گروه سنی مذهب متعصب مذهبی اهل سنت است که از وهابیت پیروی می کند. رهبرآن محمد غیاث الدین در مه 1992 

در گیلگیت در شمال پاکستان ترورشد.

 حزب جهاد

گروه شیعی است که رهبری آن با آقای مرتضی پویا است؛ این حزب هم جزئی از اتحاد دموکراتیک اسلامی بود، ولی در 

سپتامبر 1991 از این اتحاد خارج شد.

نهضت فقه جعفری پاکستان

نهضت فقه جعفری پاکستان، در سال ۱۹۷۹ به رهبری عارف حسین حسینی تشکیل شد و در سال ۱۹۸۷ به عنوان یک 

حزب سیاسی به ثبت رسید. عارف الحسینی در اوت ۱۹۸۸ در پیشاور توسط تروریست های وهابی به قتل رسید و رهبری 

نهضت به  سید ساجد علی نقوی واگذار شد. این نهضت در سال ۱۹۹۰ با حزب مردم ائتلاف کرد و در سال ۱۹۹۳ از آن 

خارج گردید. شیعیان پاکستان تشکیلات دیگری هم دارند که عبارت اند از :سازمان دانشجویان امامیه، سازمان امامیه صفدر 

نقوی، سازمان اصغریه، سپاه محمد(ص) که در اوج درگیری های سال ۹۴ اعلام موجودیت کرد، وفاق علما و جامعة المنتظر 

لاهور

 کنفرانس سراسری جامو و کشمیر پاکستان

این حزب در سال ۱۹۴۸ به وسیله ی غلام عباس تشکیل شد و ابتدا نام کنفرانس اسلامی را داشت. این حزب خواستارحل 

مسأله کشمیر از طریق مراجعه به آراء عمومی مردم است. حزب کنفرانس سراسری جامو و کشمیر در انتخابات ۱۹۷۷ یک 

کرسی در مجلس ملی به دست آورد و رهبر کنونی آن اسکندر حیات خان است.

 حزب مترقی مردم

حزب مترقی مردم با انشعاب از حزب مردم در سال ۱۹۷۸ تشکیل شد. رهبری این حزب را مولانا کوثر نیازی به عهده دارد.

 حزب ملی پاکستان

یک گروه چپ گرا است که در سال ۱۹۷۹ به رهبری میرغوث تشکیل شد و طرفدار هند است. در سال ۱۹۸۱ به احیای 

دموکراسی و در سال ۱۹۹۲ به اتحاد دموکراتیک ملی پیوست.

حزب دموکراتیک ملی

حزب دموکراتیک در سال ۱۹۷۵ به عنوان جانشین حزب عوامی ملی که فعالیتش ممنوع شده بود، تشکیل شد. رهبری این 

حزب را آقای شیرباز خان مزاری به عهده داشت.

سایر احزاب پاکستان عبارت اند از : حزب تحریک استقلال، حزب جبهه ملی سند (به وسیله ممتاز علی بوتو عموی بی نظیر 
رهبری می شد)، حزب کمونیست پاکستان(که غیر قانونی است) حزب اتحاد ملی بلوچستان(که مرکز آن کویته است) حزب 
جمهوری وطن، گروه اسلامی اهل حدیث، حزب خاکسار پاکستان، حزب طریق انصاب و حزب رفاه ملی(حزب رفاه ملی در سال 
۱۹۹۷ به وسیله اجمل حسین، ژنرال بازنشسته تأسیس شده و خواهان انتخاب مستقیم رئیس جمهور به وسیله مردم است و 
تغییر قانون اساسی را می خواهد و اکثراً نظامیان در آن عضویت دارند.) 
مختصری در مورد تاریخ سیاسی پاکستان

نخستین فرماندار و رئیس دولت پاکستان محمد علی جناح رهبر حزب مسلم لیک بود که در سپتامبر ۱۹۴۸ فوت نمود. پس 

از او خواجه نظام الدین به فرمانداری پاکستان رسید. دردولت او کرسی صدارت رالیاقت علی خان به عهده داشت. او دردوره 

جناح نیز صدراعظم پاکستان بود. لیاقت علی خان در سال ۱۹۵۱ ترور شد خواجه نظام الدین صدارت را نیز بدست خود 

گرفت. وی در ۱۹۵۳ استعفا داد و بجای او غلام محمد رهبری پاکستان را به عهده گرفت. او محمد علی بوگرا سفیر پاکستان 

در امریکا را به صدارت گماشت و  ژنرال محمد ایوب را بوزارت دفاع توظیف نمود. غلام محمد در اکتوبر ۱۹۵۵ مستعفی 

شد و درعوض  او ژنرال سکندر میرزا به فرمانداری پاکستان رسید. ژنرال مذکور محمدعلی چودری را مامور تشکیل کابینه 

کرد. یکسال بعد در ۱۹۵۶ نخستین قانون اساسی در پاکستان ساخته شد. بر مبنای این قانون نام رسمی کشور جمهوری ا

سلامی پاکستان خوانده شد. نظام فرمانداری عمومی حذف گردید و نظام جمهوری پارلمانی جانشین آن شد. پس از تصویب و 

تنفیذ قانون اساسی جدید و ایجاد نظام پارلمانی، احزاب سیاسی برای بدست آوردن کرسی های بیشتر پارلمان به رقابت 

پرداختند. حزب عوامی لیک برهبری حسین شهید سهروردی در انتخابات سپتامبر ۱۹۵۶ به پیروزی رسید و رهبر حزب 

مذکور صدراعظم پاکستان شد. حکومت وی در ۱۹۵۷ در نتیجه انشعاب حزب او سقوط کرد. سپس یک حکومت ائتلافی 

بریاست اسماعیل چندریگر از حزب مسلم لیگ تشکیل شد. این حکومت پس از دوماه سقوط کرد و بجای او ملک فیروز خان 

نون از حزب جمهوریخواهان به کرسی صدارت دست یافت. فیروز خان یازده ماه صدراعظم پاکستان بود. دراین مدت اوضاع آ

شفته شد. شورش های جدایی طلبی در پاکستان شرقی بوجود آمد. سرانجام حکومت نظامیان تشکیل گردید و در اکتبر ۱۹۵۸ 

ژنرال محمد ایوب پست های ریاست دولت، صدارت و فرماندهی عمومی قوای مسلح پاکستان را بدست گرفت. او با انتشار 

اعلامیه ای نظام پارلمانی و مجالس ملی و ایالتی را منحل کرد. فعالیت احزاب سیاسی را ممنوع نمود و بسیاری از رهبران 

احزاب را به زندان افگند. او در سال ۱۹۶۲ دومین قانون اساسی پاکستان را تدوین و تصویب کرد. قانون نظامی که تا این 

وقت برقرار بود ملغی شد و بر مبنای قانون اساسی جدید، پاکستان غربی بصورت یک واحد اداری در آمد.  ژنرال ایوب در 

۲۵ مارس ۱۹۶۹ از سوی ژنرال یحیی رئیس ستاد مشترک ارتش کنار زده شد و خود قدرت را بدست گرفت. او در قانون ا

ساسی تغیر پدید آورد و بخش غربی پاکستان را دوباره به چهار ایالت تقسیم نمود.

     در زمامداری ژنرال یحیی سومین جنگ هند و پاکستان بوقوع پیوست و پاکستان تجزیه شد.

  ذوالفقار علی بوتو در تهران ، در ملاقات با شاه
  سومین قانون اساسی در پاکستان از سوی حکومت بوتو در ۱۹۷۳ بوجود آمد. سرانجام، حکومت بوتو در پنجم جولای 

۱۹۷۷ توسط ژنرال ضیاءالحق رئیس ستاد مشترک ارتش سرنگون گردید

ژنرال ضیاء با اعلان قانون نظامی ، قانون اساسی را ملغی کرد و ذوالفقار علی بوتو را به زندان افگند.  او دوسال بعد، 

صدراعظم مخلوع را به جرم قتل، مورد محاکمه قرار داد و اعدام کرد. ضیاءالحق در سال ۱۹۸۵ قانون اساسی را احیاء کرد 

و با تدویر انتخابات ریاست جمهوری در غیاب احزاب سیاسی از طریق مشارکت انفرادی مردم در پروسه ی رأی دهی 

بریاست جمهوری رسید. ژنرال ضیاءالحق یازده سال در کرسی اقتدار باقی ماند.

او در دهه ی هشتاد از جنگ مجاهدین افغانستان علیه حکومت حزب دموکراتیک خلق و نیروهای شوروی در تقویت پاکستان 
و تداوم حاکمیت خود بهره برداری نمود. ژنرال ضیاء در سال ۱۹۸۸ بطور اسرار آمیزی با سقوط هواپیمای حاملش کشته شد
احمد شاه مسعود از رهبران ملی مقاومت افغانستان در مقابل تجاوز روسیه شوروی
کمی بیشتر در مورد پاکستان
موقعیت طبیعی :د. پاکستان ازکشورهای جنوب قاره ی آسیا است که در جنوب با دریای عرب و اقیانوس هند هم مرز میباشد. 
طول مرز ساحلی پاکستان به ۸۱۴ کیلومتر میرسد. در شمال و شمال غرب آن افغانستان با ۲۴۶۶ کیلومتر و به قول دیگر 
بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر و در شرق و جنوب شرق آن هندوستان با ۲۰۳۸ کیلومتر قرار دارد. در غرب آن ایران با ۸۹۱ 
کیلومتر مرز و چین و درشمال آن با ۵۲۳ کیلومتر مرز واقع است. در بخش شمالشرقی پاکستان کشمیر واقع است که یک 
سوم سرزمین های نرا بنام کشمیر آزاد در کنترول خود دارد. طولانی ترین فاصله ی شمال شرقی تا جنوب غربی ۱۸۷۵ 
کیلومتر و از جنوب شرقی تا شمال غربی ۱۰۰۶ کیلومتر است.
پاکستان از لحاظ ساختمان طبیعی به سه منطقه ی اصلی تقسیم می شود:« ارتفاعات شمالی، جلگه ی رود سِند و فلات 

بلوچستان. سه سلسله جبال بزرگ جهان یعنی همالیا، قراقرم و هندوکش در مناطق شمالی پاکستان با هم متلاقی می شوند. 

تقریباًهمه مناطق شمالی و شمال باختری این کشور از کوه های مرتفع پوشیده شده است و این کوه ها بیشتر مشخص کننده 

ی مرزهای بین المللی چین- پاکستان و پاکستان- افغانستان اند. پاک

بخش شمالی و مرزهای غربی با افغانستان را سلسله جبال هندوکش تشکیل میدهد که گذرگاه خیبر دراین منطقه قرار دارد. 

بزرگترین قله ی پاکستان که دومین قله ی جهان است،»ک-۲» نام دارد که داشتن ۸۲۰۰ متر ارتفاع در سلسله جبال قراقرم 

واقع است. سلسله جبال سفید کوه که ۴۷۶۱ متر ارتفاع دارد، درجنوب باختری مرز مشترک افغانستان و پاکستان را تشکیل 

میدهد و سلسله جبال گهگر به ارتفاع ۳۷۴۳ متربا سلسله جبال راس کوه در غرب کویته واقع است.

جلگه های رود سند، شامل ایالت های پنجاب و سند اند و از حاصلخیزترین نواحی کشاورزی این کشور میباشد. درغرب 
جلگه های سند کوه هایب تهل و نهر کویر بزرگ هند قرار دارد. فلات بلوچستان هموار و بایر به مساحت ۳۴۹۴۵۰ کیلومتر 
مربع دارای کوه های کم ارتفاع مانند کوه های مکیران و سلیمان است.»
دریای سند از بزرگترین دریای پاکستان است که از کوه های همالیا سرچشمه گرفته و با عبور از کشمیر به پاکستان سرازیر 
می شود و سرانجام به دریای عرب می ریزد. دریای سند به طول ۱۶۰۹ کیلومتر درخاک پاکستان جریان میابد و منبع بزرگ 
آب و تولید برق برای این کشور محسوب می شود
گفت الماس ای رفیق نکته بین              تیره خاک از پختگی گردد نگین

تا به پیرامون خود در جنگ شد             پخته از پیکار مثل سنگ شد

پیکرم از پختگی ذوالنور شد                 سینه ام از جلوه ها معمور شد

خوار گشتی از وجود خام خویش             سوختی از نرمی اندام خویش    

فارغ از خوف وغم ووسواس باش           پخته مثل سنگ شو الماس باش

می شود از وی دو عالم مستنیر               هر که باشد سخت کوش و سختگیر

مشت خاکی اصل سنگ اسود است            کو سر از جیب حرم بیرون زد است

رتبه اش از طور بالا تر شد است              بوسه گاه اسود و احمر شد است

در صلابت آبروی زندگی است                ناتوانی ، ناکسی ناپختگی است

علامه اقبال لاهوری