جستجوی این وبلاگ

۱۴۰۲ خرداد ۱۹, جمعه

فراماسون ها . انجمن برادری و برابری فراماسون . برای یک مطالعه گر معمولی مطالعه تاریخ فری میسون یا فراماسون و دریافت یک پاسخ صحیح و مشخص در مورد تاریخ تأسیس و اطلاعات سازمانی و تشکیلاتی و شخصیتها و چگونگی مراسم و قوانین و ضابطه های جاری درونی و بیرونی این سازمان به شدت مخفی کار ساده ای نیست . به این دلیل که رازداری و محرمیّت در مورد همه موجودیت سازمان از صدر تا ذیل یکی از شروط بسیار مهم و درجه اول برای پذرفته شدن در این سازمان بوده و هست . مقوله رازآلود بودن ، سرّی بودن ،باعث شده است که کمتر محققی بتواند بر اساس مدارک و شواهد و اسناد ، مطالبی صحیح و مستند استخراج کند و به اطلاع دیگران برساند . بنابراین بازار شایعات و حدس و گمان ها همیشه پیرامون این سازمان داغ بوده است . بر اساس کتابهایی که من در دوران جوانی در این مورد خوانده بودم ، فراماسون یا فری میسون یک پدیده دخالتگر قدر قدرت و در عین حال مخفی و پر راز و رمزی بود و هست که سرانگشت آنرا در اغلب جریانات و کنش و واکنش های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در جای جای دنیا میشود دید . چشم نصب شده بر صفحه پر تلألؤ نوری که از پشت آن ساطع است و ستاره داوود زیر آن را زیر نظر داشتن همه تغییر و تحولات سیاسی و … جهانی را در همه کشور ها تلقی می کردم . کتابهایی را هم که خوانده بودم تقریبا سعی و تلاش محقق و نویسنده بیشتر بر القاء همین پر راز و رمز بودن این انجمن و سازمان بود . از انتساب شخصیتهای سیاسی تأثیر گذار تا دانشمندان و قدرتمندان سیاسی و نظامی و اقتصادی به این سازمان تا وجود شخصیتهای غیبی و نا معلومی که در تاریکخانهای مخصوصی نشسته و جهان را رهبری می کنند .و… از جمله کتاب آقای اسمعیل رائین ، کتاب میراث خوار استعمار و مقالات و سریالهای تلویزیونی . اما پس از بازدید از موزه فری میسون در لندن برای نوشتن مطلبم چند بارهم به هوش مصنوعی جی پی تی برای درستی آنچه را که در این موزه از راهنما شنیده بودم و مطالبی که در کتابچه متعلق به این موزه خواندم پرسشهایی را مطرح کردم ، پاسخ های این جدید ترین پدیده قرن حاضر به سئوالات من خط بطلانی بود بر بسیاری از مطالبی که قبلا خوانده و یا شنیده بودم . به نظر این هوش مصنوعی که من متاسفانه طرز کار با آن را هنوز هم خوب بلد نبوده و نیستم ، تا عین آن را کپی کرده و در این جا قرار دهم ، در مورد فعالیتهای فراماسونها برای غیر محققین ممکن است همه چیز را در مورد این سازمان بتوانیم مطالعه کنیم جز اسامی و نامهای افراد و شخصیتهایی که در طول این قرون و اعصار عضویت آنرا داشتند که البته برای یک محقق این امکان وجود دارد که با مراجعه به این سازمان به شدت خصوصی و دریافت اجازه مقامات آن، اسناد و مدارکی در اختیار او گذارده شود اما همان هم مشمول اطلاعات سرّی نمیشود . بنابراین بسیاری از مطالب و نوشته هایی که در مورد فری میسون نوشته میشود بر مبنای مدارک و اسناد مطغن نیست و آمیخته به حدس و گمانها یا تخیلات و شایعات و همراه مملوی از ابهامات است . به عنوان مثال در کشور خود ما ایران نام صدها و شاید هزاران سیاستمدار را در لیست های مطول دیده و شنیده ایم اما هیچکدام نمیتواند مورد تأیید و قبول و یا رد میسون ها باشد . من در این موزه نام شخصیتهایی همچون جرج واشنگتن ، بنیانگذار و اولین رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، بنجامین فرانکلین، سیاست مدار و فیلسوف و از بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا، والتر اسکات: نویسنده و شاعر آمریکایی. جان هانکاک کارگردان امریکایی ، وینستون چرچیل ،تئودور روزولت ،البرت اینشتاین ، ولادیمیر لنین را دیدم اما وقتی از جی پی تی در مورد
شخصیتهای ایرانی لژهای مختلف اروپا سئوال کردم در پاسخ سئوالات من پاسخ های عجیبی داد که هیچ انطباقی با دریافت های قبلی من ازکتابهاییکه خوانده بودم نداشت .در مورد بسیاری از شخصیتها پرسیدم که همه اطلاعات در مورد آنها را زائیده رواج تئوری توطئه در نزد نویسندگان و محققین میدانست و در آخر که اطلاعات اورا زیر سئوال بردم گفت من به هر حال یک ماشینم و و فقط بر اسناد و مدارک صرف و مطغن متکی هستم و به تئوری توطئه متوسل نمیشوم . به او گفتم شاید تنظیم کنندگان تو خودشان فریمیسون باشند گفت ممکن است و من ازکسی سئوال نمی کنم که چطور فکر میکند ؟ من یک ماشینم .و…!!! . تاریخ آغاز فرامیسونی در ایران را از دوران قاجار و اولین اشخاص ایرانی فرامیسون را چند نماینده و تاجر و دانشجوی ایرانی قاجار در انگلستان نام برد که گمنام بودند از جمله ، سعد آبادی شاعر و نویسنده ایرانی که از خود هوش مصنوعی در مورد او پرسیدم و البته اطلاعات کافی در مورد او و افکار و موقعیت سیاسی او در زمان زندگیش ارائه داد. و… دیده میشود که میتوان گفت بر اساس مآخذ معتبر و منبع دار است . البته در پاسخ به سئوال من برای معرفی کسانی که در ایران به این جرم اعدام شده اند یک لیست نسبتا طویل از افرادی که در یک و نیم قرن اخیر در زمان قاجار و پهلوی و جمهوری اسلامی در ایران به جرم فری میسونی اعدام شدند را تنظیم کرد و معرفی نمود ولی مسرّ بود که فری میسون خواندن این افراد تنها بر اساس تئوری توطئه بوده است و سندیتی ندارد . علیرغم این همه شایعات در مورد شخصیتهای سیاسی و ادبی و علمی و فرهنگی و دینی ایران از زمان قاجار تا به اکنون اسمی در میان اسامی موجود در لیست موزه لندن هم دیده نمیشود حال این که اگر در همین گوگل سرچ کنیم نام دهها نفر از شاه تا وزیر وزرا و سناتورها و نمایندگان و آیت الله ها و نویسندگان و هنرمندان را به سادگی و راحتی میتوان به لیست افراد عضو یکی از لژهای فراماسون در اروپا یا امریکا پیدا کرد . . مهمترین کتاب هایی که من در گوگل سرچ کرده ام که در این مورد نوشته شده است علاوه بر کتاب مأخذ و منبع آقای اسمعیل رائین به نام بیست سال دیپلوماسی که مورد علاقه بسیاری از محققین و علاقمندان وطنی به مسائل و وقایع سیاسی دهه های نیمه اول قرن گذشته ایران است نام کتاب هایی با عناوین زیر پیدا شد "رازهای سازمان فری‌میسونی و امنیت ایران" اثر حسینعلی منتظری، فراماسونری ایران اثر بهروز افروغ ، ترجمه کتاب فراماسونری نقاب زدن برای ترس نوشته گود فری تیلور. دفتر پنهان اثر عباس علیپور و غیره بود .اسامی شخصیتهایی که به جرم فری میسونی در ایرا اعدام شدند نیز بر اساس اطلاعات هوش مصنوعی جی پی تی این افراد بودند . البته من کتاب میراث خوار استعمار دکتر مهدی بهار را هم در همان جوانی خوانده بودم که بخش مهمی از آن در مورد فعالیتهای میسون ها و دخالت لژهای میسونی در ارتباط با سیاست در ایران است . لندن یکی از بهترین شهرهای جهان در زمینه موزه‌ها و نمایشگاه‌ها است.میتوان گفت که بیش از 240 موزه و گالری هنری و بیش از 500 نمایشگاه، لندن را به یکی از مراکز فرهنگی برتر جهان تبدیل کرده است. موزه‌هایی همچون موزه بریتیش، موزه ویکتوریا و… آلبرت، موزه علوم طبیعی، موزه تاریخ لندن، موزه هنر معاصر و گالری تیتانیک، تنها چند نمونه از جاذبه‌های فرهنگی مهم لندن هستند. بنابراین، می‌توان گفت که لندن یکی از بهترین شهرهای جهان در زمینه موزه‌ و نمایشگاه‌ها است.فکر کنم بعد از لندن شهر واشنگتن دی سی در مقام دوم باشد که در سفری به امریکا از موزه های بسیاری در آن شهر هم دیدار کردم .
هربار که برای دیدن فرزندم به لندن میروم حتما از چند موزه دیدن می کنم . این بار اما به این خاطر جالبتر بود که با یکی از دوستان خانوادگی فرزندم که خانواده ای انگلیسی هستند همراهی می شدم . یعنی در حقیقت وقتی که اقای ایان همکار و دوست فرزندم از آمدن من به لندن مطلع شده بود و میدانست که من به دیدن موزه ها علاقمندم پیشنهاد دیدار از موزه فری میسون در لندن را به لیلا داده بود و من به دلیل این که کتابهایی را در دوره جوانی در مورد این پدیده تاریخی و اهمیت و تأثیر سیاست های این انجمن بر مناسبات سیاسی و فرهنگی بسیاری از کشور ها از جمله ایران مطالعه کرده بودم از این پیشنهاد استقبال کردم . ایان قبول زحمت کرده برای من و خودش بلیط سفارش داده بود . ولی برای دیدار از این موزه به لحاظ اهمیت مسئله امنیتی و همچنین دعوت یک راهنمای متخصص و حرفه ای باید چند روز جلوترثبت نام می نمودیم و هزینه آن را هم پرداخت می کردیم و در روز موعودی که برای مان در نظر گرفته میشد به این موزه مراجعه و دیدار می کردیم . آقای ایان البته با آشنایایی که داشت این مراحل را خود انجام داد و روز موعود با کمال مهربانی از شهر منچستر حدود سه ساعت و نیم رانندگی کرد و به لندن آمد و همراه هم به این موزه رفتیم . ورود به موزه با بررسی فرمی که قبلا پر شده بود بوسیله مسئولین نشسته در دفتر دم در انجام گرفت و بعد از آن تا آمدن راهنما دعوت شدیم که ابتدا قهوه ای آرم و علامت میسون ها بر روی آن نقش بسته بود در کافه رستوران این موزه صرف کنیم و بعد همراه راهنما به طبقات بالا برای دیدن آثار تاریخی و موجود در ویترین ها و اتاقهای مخصوص و در نهایت لژ مخصوص لندن که هر هفته نشست های انجمنی و مشورتی در آن انجام میگیردبرویم . راهنمای موزه در حین بازدید در باره هر ویترین و اسباب و لوازم و اسناد داخل آن قدم به قدم و مورد به مورد با اشراف کامل به ریزه کاریهای توضیحات مطالبی بیان می کرد .شنیدن این داستانها در مورد این ابزار و آلات و عکسها و تابلو ها و مجسمه های شخصیتهای موجود در این اتاقها ، همراه با اطلاعاتی از کتابچه ای که در ابتدای ورودمان به این موزه دریافت کرده بودیم همچنین اطلاعاتی که با مراجعه به هوش مصنوعی دریافت کردم مجموعا به دریافت متفاوتی از آن چه که در کتابهایی از محققان و نویسندگان ایرانی که قبلا مطالعه کرده بودم رسیدم که نتیجه آنرا دراین گزارش می نویسم . رازآلود بودن و محرمانه بودن بیش از حد این سازمان به عنوان یک پدیده تاریخی و ارتباط آن با بسیاری از وقایع و اتفاقات تاریخی دو قرن اخیر در کشور ما ایران با این پدیده ، من را علاقمند کرده بود که چیزهایی هم در این موارد بشنوم و یا ببینم .
فری میسون ها . سنگتراشان آزاد یا فراماسون ترجمه فارسی واژه Freemason فری میسون انگلیسی است و این نام یک سازمان Organisation است که بر مبنای تعریفی که خود این سازمان در مورد خود و اهداف و برنامه های خود دارد ؛ سازمانی مردم نهاد بین المللی است که متمرکز بر برادری و تعاون و خدمت به جامعه و اخلاق و حقوق بشر و عدالت و برابری و ارتقای علم و انسانیّت است . .بر طبق آموزشهای میسونی، هر فرد عضو سازمان ، باید همواره در مسیر رشد و توسعه شخصی و روحانی خود متمرکز باشد ودر جهت بالا بردن و اعتلای کیفی شخصیت عقلی و رفتاری خود و بالابردن منزلت فردی مطالعه کند و دانش خود را بالا و بالاتر ببرد . رازآلودگی این سازمان همچنین باعث شده است که کسی نتواند به درستی تاریخی برای ظهور آن به عرصه جامعه انسانی و تأثیر گزاری آن بر سیاست ها و تعاملات اجتماعی زمان خود پیدا کند از این رو ، بعضی تاریخ نویسان زمان تأسیس این تشکیلات را به عنوان یک انجمن سرّی با ریشه های بسیار قدیمی به درازای تاریخ زندگی انسان و برخی هم قبل از میلاد مسیح ارزیابی می کنند . بدین معنی که هنوز محقّقین درتاریخ و تاریخ نویسی آن طور که باید و شاید نتوانسته اند زمان و مکان مشخص و مطغنی را نام ببرند که نشان دهنده بنیانگذاری و یا پدید آمدن این انجمن بوده باشد. بنابراین تاریخچه تأسیس فری میسون ها بیشتر بر حدس و گمانها استوار است تا حقیقت مطغن . اما بسیاری از تاریخچه نگاران بر این عقیده اند که به دلیل وجود اسناد و مدارک و نشانه ها و علائم این انجمن در موزه های انگلستان و اسکاتلند اوایل قرون وسطی میتواند آغاز پیدایش این سازمان در اسکاتلند و انگلستان باشد . بخصوص که در موزه لژ لندن در معرفی انجمن برادری میسون ها تاریخ تقریبی پدیداری این انجمن را ۱۶۱۳ میلادی ذکر میکند . آرم و علامت های میسون ها بیشتر بر شکل و شمایل ابزار کار و وسایل معماری و بنایی و سنگتراشی است . اوّلین لوحه یافت شده که نام و یا لغطی به معنا و مفهوم انجمن و یا جمعیت فری ماسیونری را در خود دارد متعلّق به انجمن انگلستان است که تاریخ ۱۶۱۳میلادی را نشان میدهد و از این تاریخ به بعد است که انجمنهای فری میسونری آرام آرام ولی ظاهرا خارج از تیررس و دیده بانی نهاد های حاکمیت ها و کلیساها در همه اروپا گسترش پیدا می کنند .مردم نهادی این انجمن ها دلیلی میشود بر فعالیتهای آنها در محافل خصوصی و مخفی و دور از چشم حاکمیت و نهادهای کنترل کننده . شاید به همین دلیل هم امکان ثبت رویدادها و فعالیتها و تاریخ تأسیس آنها بوسیله نهادهای قانونی و دولتی میسر نمی شود .از آن زمان تا به امروز فراماسون ها به عنوان یک جنبش جهانی با اعضای فعال در کشورهای مختلف جهان و با تأثیرگذاری در بسیاری از جوانب اجتماعی حضور پیدا می کنند اما هنوز هم در هاله ای از مخفی کاری و رازآلودگی
. فری میسون های اولیّه رسالت و یا هدف اصلی خود را به عنوان سازمانی بین المللی با تاریخ و آیین های خاص چنین تعریف می کنند. ۱ـ فری ماسون‌ها به ارتقاء انسانی اعضای خود و جامعه‌هایی که در آن‌ها فعاّلیت می‌کنند، از طریق ترویج آموزش و تعلیم و تربیت ، ارتقاء اخلاق و ارزش‌های انسانی، ارتقاء عقلانیت و اندیشه‌پردازی کاربردی متعهدند . ۲ـ ترویج برادری و اتحاد و ایجاد یک ارتباط و همبستگی صمیمی و معنوی بین اعضای خود که فقط از میان مردان بودند . در این انجمن زنان حق ورود و یا عضویت نداشتند . ۳ـ فری میسون‌ها به ترویج عدالت اجتماعی و برابری ، مهرورزی و کمک به نیازمندان و انجام کارهای خیریّه و اجتماعی متعهد هستند. ۴ ـ آزادی اندیشه، بی‌طرفی و احترام به تفاوت‌ها ، گسترش و ترویج علوم و تحقیقات ، هنر، فرهنگ و آموزش و آموزش عالی نیز از تعهدات فرامیسون ها است . ۵ ـ حفظ ارزش‌های فرهنگی و آداب و رسوم ،حفظ تاریخ و میراث تمدن و اصالت جوامع و جوانب فرهنگی نیز از جمله پارامترهایی است که میسون ها به آن متعهدند. ۶ ـ صلح و آرامش و حل دعاوی و اختلافات به صورت صلح‌آمیز شامل ترویج فرهنگ دیپلماسی، همکاری بین‌المللی و رفع تنش‌ها و تعارض‌ها از تعهدات این سازمان است. فری میسون چرا و چگونه ظهور پیدا می کند . به نظر محققین و تاریخ نگاران ، دلیل پدید آمدن جنبش های اجتماعی و سیاسی در اروپای بعد از رنسانس از جمله پیدا شدن انجمن برادری و برابری میسون ها در قرن شانزدهم میلادی ناشی از فضا و شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خاص آن دوران بودند . نیازهای جدید جامعه ازجمله حقوق مساوی و برابری طلبی در برابر نوکیسه ها و تازه به قدرت رسیده های ثروتمندی که طبقه حاکمیت جدید را تشکیل میدهند ،مردم را به ایجاد انجمن ها و سازمانهای تحول خواه و حق طلب تشویق می کند . حضور هنرمندان و علما و فلاسفه و اندیشمندان کوچک و بزرگ سیاسی ،اجتماعی و حقوقدانان و هنرمندان برجسته ای همچون لئوناردوداوینچی و میکلآنژ ولتر و شکسپیر و دهها فیلسوف و دانشمندی که برای خود صاحب اندیشه های نو و پیام آور دوران جدیدی بودند … به آن شکل و وزن میدهد . اختراع ماشین چاپ و چاپگری در طول این قرن زمینه مناسبی را برای گسترش آموزش های فلسفی و اعتقادی انجمن ها و گروههای فکری و ادبی و هنری و علمی بوجود میآورد. اصلاحات پروتستانی، به رهبری مارتین لوتر در اوایل قرن ۱۶ و دهها سازمان و انجمن های سیاسی و حقوقی تحوّل خواه از جمله فری میسون در انگلستان و اسکاتلند پدیده های این شرایطند
. . انجمن‌های فری میسون با تأکید بر علم و عقل گرایی، قدرت های موجود مذهبی و تعصبات فرقه ای در جوامع اروپا را زیر سئوال می بردند و تأکیدشان بر جامعه‌پذیری و همبستگی اجتماعی و ایستادگی در برابر افراط و تفریرط مذهبیون و صاحبان سرمایه و پولهای زیادی بود که تحولات اقتصادی زمینه ساز آن بودند . آنها به دلیل مبارزه با آرمان‌های افراطی دینی و تاریخی، و تأکید بر عقل و دانش برای ایجاد یک فضای اجتماعی و مذهبی جدید توانستند عامل جدب افراد برتر و هوشمند و متنوعی بشوند که در جستجوی برادری و برابری و همبستگی اجتماعی بودند. اما قدرت های محلی حاکم در قرون وسطی و اوایل دوره رنسانس از جمله کلیساها برای حفظ و کنترل قدرت خود ، مجبور بودند به ابزار سرکوب و اعمال قوه قهریه و خشونت متوسل شوند . اعمال جو کنترل دولتی و پلیسی و سانسورشدید ، امکان ظهور نوآوری ها را با اشکال روبرو می کند .افرادی که مطالعات و آرمان‌ها و عقاید مذهبی آنها متعارض با کلیسا بودند، تحت تعقیب قرار می گرفتند. حاکمیت ها و کلیساها و برخی محافل مذهبی قوانین سختی برای کنترل آزادی عقیده و مطالعه اعمال می‌کردند و هرگونه فعالیتی که قدرت و عقاید مذهبی موجود را به چالش می کشید، از جمله مطالعات مرتبط با علوم طبیعی، پزشکی، هنرهای تجسمی و تکنیکی، مهندسی و دیگر رشته‌های علمی و فنی با پیگردهای جدی مواجه می شد. ، نظرات و ایدئولوژیهای خاص برخی از دانشمندان و فیلسوفان نیز برای حاکمیت مخاطره آمیز و غیر قابل قبولمی نمود و کلیسا و ارباب قدرت ، تولیدات فکری و نوآوریها را عامل دردسرهای اجتماعی و برهم زننده تعادل و تعامل و موازین اجتماعی و سیاسی ارزیابی می نمودند . به همین دلیل، برخی از ایده‌ها و مطالعات دانشمندان و فیلسوفان به صورت محرمانه و رازآلود انجام می‌شد تا از عکس العملهای جریان‌های سیاسی و اجتماعی جلوگیری شود.بنابراین دستیابی به اطلاعات علمی و اجتماعی و یا فلسفی و حقوقی و انتشار آنها با ریسک دستگیری، زندان و شکنجه و احتمال کشته شدن همراه بود. به دلیل همین جو ترس و ارعاب ، جنبشها به تجمعات و محافل زیر زمینی و مخفی روی میآوردند اما دچار پاسیویسم تعامل با شرایط نمیشدند و مرعوب کلیساها و آخوندهای مسلط مسیحی و اربابان و دولت حامی انهاهم نیز نمی شدند . یکی از انواع شیوه ها و ابزار سرکوب در دست حاکمیت ها گروه‌های اجتماعی لمپنی بودند که ما امروزه آنها را گروههای سلطنت پرست و یا حامیان ارتجاع و شعبان بی مخی مینامیم که معمولا ابزار فشار دستگاه حاکمه میشدند و نقش های ضدانقلابی و فالانژ را در زمینه ضدیت با علوم ، چه مذهبی و چه اقتصادی و اجتماعی بازی می کردند ، این گروهها در سایه حاکمیت از حاشیه امنیتی بالایی برخورداربودند. به همین دلیل، دسترسی به برخی اطلاعات و مطالعات ممکن نبود مگر به طور محدود و محرمانه و پنهانی . در چنین فضای امنیتی یکی از این انجمنها ،انجمن برادری و برابری میسون ها بود که عمدتا از یک گروه از مردان سنگتراش معابد و کلیساها بوجود آمد . معماری و سنگتراشی و سنگتراشان یکی از حرفه های مهم و قابل توجه در آن زمان در شهرهای مهم اروپا و علی الخصوص انگلستان بود که به معماری و ساختن کلیساهای بزرگ و عظیم مشغول بودند .آنها معمارانی ماهر و استاد بودند که بنا به اقتضای منافع صنفی خود به نگهداشتن راز علم و دانش حرفه ای خود متعهد می شدند . این سنگتراشان برای حفظ ارزشهای تجربی و حرفه ای خود انجمنی را بوجود میآورند که در ابتدا به انجمن میسونها یا سنگترشان خوانده میشوند . آنها در ابتدا برای مطالبات صنفی و حقوقی خود و بعد حراست از منافع صنفی و مهارتهای خاص حرفه ای خود گرد هم میآمدند و در این گردهم آیی ها به تولید ضوابط و قوانینی برای روابط و مناسبتهای حرفه ای و صنفی خود می پردازند . محافل این سنگتراشان در کنار افراد دیگری از صنوف و بعضا تحصیلکردگان دانش اجتماعی و سیاسی و حقوقی مجموعا محافل فرامیسونی را سازماندهی و متشکل و رهبری می کردند . نکته مهم در این موارد این که رسالت و هدف فری میسون ها ممکن است از نظر نهادهای آنها در جوامع مختلف متفاوت باشد و باید آنها را همواره به عنوان یک پدیده پویا و چند جانبه در نظر گرفت . مطالعه این سیر تاریخی نشان میدهد که انجمن میسونری در طول تاریخ خود مورد برخی اتهامات و ادعاهایی قرار گرفته است که اثبات آنها کار چندان آسانی
به نظر نمی رسد و جوابی که من از چت جی پی تی هوش مصنوعی در این مورد گرفتم این بود: ( هیچ شواهد مستدلی برای ادعاهای توطئه و یا مخفی کاری های خاص وجود ندارد . ادعاهایی که برای ماسونرها وارد می کنند بطور کلی ادعاهایی بی اساس و تئوری های توطئه تعلق دارند که معمولا بر پایه اعتقادات ناپایدار ، افراطی و یا توهمی ساخته شده اند و عمدتا از تصاویر منفی و نادرستی از ماسونری برخوردارند. البته با توجه به این که هوش مصنوعی هنوز در اوایل ورود به زندگی اجتماعی ما است بخصوص در زمینه زبان فارسی ، طبق گفته خودش ممکن است که اطلاعات مکفی در بسیاری از زمینه ها نداشته باشد و در روند تکاملی خود می باشد و ممکن است در آینده در این زمینه هم اطلاعات تکمیلی ارائه کند . ) برای این منظور انجمن ، افراد و نیروها و امکانات خود را طوری سازماندهی مخفی میکند که پاسخ درستی به ضرورت زمان خود که همه چی رازآلود و امنیتی میباشد است .اعضا برای شناخته نشدن و حفظ روابط و مناسبات خود بوسیله جاسوسان و خبرچینان حکومتی و کلیسایی ، به خلق شیوه های ابتکاری و حفاظتی می پردازند . از جمله نوعی از ارتباطات با ایما و اشاره و بکارگیری علائم و نمادهائی که به سادگی قابل شناسایی و تعقیب نباشند . علائم و سمبل ها بدون نیاز به رد و بدل شدن کلمه و بیان مطلب ارتباط بین اعضا را امکان پذیر می کرد . میسون ها بدین شکل از موجودیت خود حفاظت می کنند . شاید علت وفور خلق تئوری های توطئه در مورد میسونری همین مخفی کاری افراطی و عدم اجازه دسترسی به اطلاعات درست در مورد اهداف و برنامه های انجمن برادری و برابری آنها باشد .درست به همین خاطر هاله ای از ابهام و شایعات حول و هوش این سازمان و اهداف و روابط و مناسبات پیچیده آن در جامعه شکل می گیرد که تا امروز هنوز نام فری میسون آمیخته با دنیایی از اسرار و شبهات و رازآلود است . از طرف دیگر شیطان سازی و ایجاد ابهامات و شبهه پراکنی های سازمان یافته و گسترده علیه میسونرها هرگز باعث توقف فعالیتهای آنها نیز نمیشود . بلکه به پیچیده تر شدن هرچه بیشتر روابط و مناسبات آنها می انجامد . میسون ها فعالیتهای خود را به شکل زیرزمینی و مخفی هرچه بیشترو گسترده تر میکنند و با نفوذ به لایه های مختلف اجتماعی و سیاسی جامعه ، ضمن این که از منافع صنفی و حقوقی خود دفاع می کنند ، حامیان بسیاری از میان اقشار مختلف جامعه نیز پیدا می نمایند .میسون ها ابتدا در گروههای کوچک همفکر و هم رتبه در یک واحد تشکیلاتی از کل سازمان در مجمعی به نام لژ دور هم جمع می شدند و در باره مسائل مختلف از جمله اخلاق ، فلسفه و هنر و مسائل حقوقی و سیاسی تبادل نظر می کردند
. اولین لژ ماسونری که به‌طور رسمی شکل گرفت، در سال 1717 میلادی در انگلستان و در شهر لندن، تأسیس شد. این لژ با نام "لژ مادر" یا "لژ اصلی" (Grand Lodge) شناخته می‌شود و به عنوان لژ ماسونری اولین جنبش ماسونری را رهبری کرد. در طول سال‌ها، لژ مادر به‌عنوان یک مرجع برای تشکیل سایر لژها و جوامع فرا میسونی در سراسر جهان عمل کرد و از اینجا به عنوان مبدأ تاریخی جنبش ماسونری مدرن شناخته شد . لژهای ماسونرها استقلال و خودمختاری خاص خود را دارند ، به این معنا که هر لژ ماسونری بر اساس قوانین و مقررات خود به‌طور مستقل عمل میکند و مدیریّت خود را بر عهده دارد ، این استقلال و خودمختاری از زمان تأسیس اوّلین لژ به‌عنوان یک اصل اساسی ماسونری در نظر گرفته شد. به همین دلیل، لژها به‌طور جداگانه و مستقل در جوامع و کشورهای مختلف شکل گرفتند و از آن زمان تعداد زیادی لژ و جامعه ماسونری در سراسر جهان تأسیس شده‌اند. عضویت در لژ ماسونری به‌طور کلی بر اساس اصولی است که در داخل هر لژ به تصویب رسیده است و افراد علاقه‌مند به عضویت در یک لژ باید درخواست خود را ارائه کرده و بر اساس رویه‌ها و قوانین لژ، معیارهای مختلفی را برآورده کنند تا به عنوان عضو پذیرفته شوند. این معیارها ممکن است شامل داشتن خصوصیّات و ارزش‌های مورد نیاز، مانند ویژه گیهای برتر اخلاقی، عقیده مذهبی یا اعتقاد به وجود یک قدرتی بالاترباشد . عدم داشتن سوابق کیفری، داشتن سابقه عمل به خیر و خوبی، و داشتن یک پشتوانه اجتماعی و شغلی مستحکم، از شرایط دیگر آن است . انتخاب درخواست کنندگان عضویت بر اساس تصمیم‌های اعضای فعلی لژ بستگی دارد. اعضای فعلی لژ می‌توانند با بررسی معیارها و ارزیابی اعضای پیشنهادی، تصمیم بگیرند که آیا افراد درخواست‌دهنده به عنوان عضو پذیرفته شوند یا خیر. معیارها و توانایی‌های مورد نظر برای انتخاب عضو در یک لژ میسونری ممکن است بسته به خصوصیات و ارزش‌های هر لژ وابسته باشد.
برخی از توانایی‌ها و معیارهای مورد نظر می‌توانند عبارت باشند از: ۱ـ متقاضیان باید نیک سیرت و از ارزش‌های اخلاقی مناسب و رفتاری پاک و نیک برخوردار باشند و بتوانند به عنوان الگوهای اخلاقی برای جامعه شناخته شوند. ۲ـ افرادی که علاقه‌مند به عضویت در این لژها هستند، باید بپذیرند که ماسونری یک اجتماع فرا مذهبی است که اعضای آن از مذاهب مختلف و حتی بدون مذهب خاصی می‌توانند باشند. فرد متقاضی باید فرمذهبی بودن لژ را پذیرفته و به آنها عمل کنند. ۳ـ عدم داشتن سوابق کیفری ومشهور به عمل خیر و نیکوکاری و کمک به دیگران و ارتقای ارزش‌های انسانی. ۴ـ اعتماد به سازمان فرامیسون و تصمیمات آن ، مسئولیت پذیری و پایبندی به تعهّدات ، همکاری و هماهنگی تیمی با سایر اعضا در فعّالیتّها و انجام پروژه های مختلفی که لژ تدوین نموده است .
۵ ـ اعتقاد به برابری نژادی و مذهبی و حقوقی از جمله مواردی است که فرد متقاضی باید آن را پذرفته باشد . اعضای لژ ماسونری باید دارای روحیه ای مردم گرایانه باشند یعنی به دنبال رفاه و سعادت جامعه باشند و تمامی افراد را برابر در نظر بگیرند. در واقع ماسونری یک انجمن آموزشی است و اعضا باید توانایی یادگیری و پذیرش اصول و آموزه‌های جدید را داشته باشند.اعضای لژ باید دارای ذهن باز و بینش برای درک و فهم اصول و آموزه‌های ماسونری باشند و بتوانند به طور کاربردی از آن‌ها استفاده کنند.زیرا ماسونری یک اجتماع چند فرهنگی و چند طبقه بوده و اعضا باید بتوانند با تنوع و تمامیت جامعه ماسونری همراهی کنند و به احترام و توجه به تمامی اعضا بپردازند. اعضای لژ باید بتوانند انضباط و پایداری لازم را در رفتار و عملکرد خود اعمال کنند و بتوانند برای دستیابی به اهداف بلندمدت تلاش کنند. اعضای لژ باید به ترویج و ارتقاء اخلاق و ارزش‌های انسانی متعهد باشند و به عنوان الگوی خوبی در جامعه عمل کنند. یکی از اصول مهم ماسونری رازداری و حفظ اسرار است و اعضا باید بتوانند به این اصل پایبند باشند و باید بتواند در حفظ و حراست از آن‌چه که از جانب لژ محرمانه و جزو اسرار محسوب میشود به خوبی پاسداری کنند. در نهایت، توانایی‌ها و خصوصیات مورد نظر برای انتخاب عضو در یک لژ ماسونری می‌تواند بسته به قوانین و ضوابط هر لژ و همچنین اهداف و ماموریت آن تغییر کند.
آئین ها و شعائر ماسونرها تحت نام ؛ صورتها ؛ شناخته میشوند که مراسم خاصی است که به طور سرّی همراه با کتیبه ها و لوازمی سمبلیک و خاص انجام میگیرد .مراسم صورت به اعضا کمک میکند که به خاطرات و تجارب خاصّی دست بیابند و مراسم معمولا به شکل محرمانه انجام می‌شود و اعضا متعههد به حفظ اسرار و رازداری در مورد آنها هستند. زیرا که اطلاع از جزئیات دقیق درباره شعائر و آیین‌های ماسونری برای عموم اعضای خارج از سازمان مجاز نمی باشد و تنها به اعضا در سطوح بالاتر و با رتبه‌های مختلف ابلاغ می‌شود. سازماندهی در سلسله مراتب ماسونری شامل رتبه و درجه هایی است که اعضا در سطوح مختلف از پیشرفت و ترقّی قرار می گیرند و با اخذ رتبه های گوناگون به طور سلسله مراتبی در سازمان پیشرفت می کنند . در ماسونری، تنبیهات یا جرایمی شامل انذارها، تذکرها، تعلیق عضویت، تعلیق از امتیازات و جایزه‌ها، و یا اخراج از سازمان به صورت موقّت یا دائمی برای اعضای خاطی وجود دارد که در چارچوب آئیین نامه ها و ضوابط مشخص این سازمان در مورد آنها در صورت نقض ضوابط و اصول داخلی سازمان ، اعمال می‌شوند. این تنبیهات بنا به شدت و ضعف عمل شخص خاطی ممکن است شامل این موارد ، باشند اخطارها و تنبیهات زبانی از طریق اعضای برتر و سرپرستان و مسئولین ، اخطارکتبی نوشتاری ، مانند نامه‌های رسمی یا پیام‌های الکترونیکی، و در صورت تداوم در ارتکاب خطا و اشتباه ممکن است تنبیهات عملی همچون تعلیق عضویت ،یا تحت نظارت قرار گرفتن، یا حتی اخراج از سازمان باشد.
۲۵.۰۵.۲۰۲۳ باقر رئیس ساداتی فنلاند. Dear Bagher I just wanted to drop you a quick line to let you know I read your story regarding Freemasonry and I must say was very impressed with your knowledge and understanding of freemasonry . I was particularly impressed with the way you wrote the piece which was not only accurate in its content but was very professional in the way it was written . I hope your having a nice time with your family and once again many congratulations on the article. Ian باقر عزیز من فقط می خواستم یک کامنت سریع برای شما بگذارم تا به شما اطلاع دهم که من داستان شما را در مورد فراماسونری خواندم و باید بگویم که از دانش و درک شما از فراماسونری بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. من به خصوص از نحوه نگارش این قطعه که نه تنها از نظر محتوای دقیق بود بلکه در نحوه نگارش بسیار حرفه ای بود تحت تأثیر قرار گرفتم. امیدوارم لحظات خوبی را در کنار خانواده سپری کرده باشید و بار دیگر بابت مقاله تبریک فراوان. ایان

۱۴۰۰ اسفند ۱۴, شنبه

خودکرده .

دیگر یقین پیدا کرده ام که وضعیت امروز من نتیجه مستقیم اعمال و کار های دیروز خودم است . نتیجه تفکرات ، اعتقادات ،و عملکرد های خودم .نتیجه تصمیمات درست و یا نا درست خودم . چرا باید زمین و زمان را مقصر جلوه بدهم ؟ چرا گناه را به گردن این و آن بیندازم و از کنش و واکنش خود در مقابل همه پدیده های زندگی فراموش کنم . به نظر من این طبیعی است که کنش و واکنش من هم در برابر هر پدیده ای ، از طرز تفکر من نشئت گرفته باشد ، از اعتقادات من ، از نگاه ایدئولوژیک و جهانبینی من به پدیده ها و جامعه .

در بعد وسیعتر وضعیت امروز هر جامعه و هر ملتی هم نتیجه مستقیم عملکرد مردم آن جامعه در گذشته است .کنش و واکنش های مردم یک جامعه در مقابل جریانات و پدیده های موجود جامعه تعیین کننده آن چیزی است که فرداروی خواهد داد و اتفاق خواهد افتاد.

مردم اوکراین تصميم میگیرند در مقابل تجاوز دیکتاتور روس بایستند و مقاومت کنند و بهای مقاومت را هم با گوشت و پوست و خون خود بپردازند و آزادی و استقلال کشور خود را برای نسلهای آینده خود تضمین کنند .

از طرف دیگر مردم روس به دیکتاتور خود اجازه میدهند دست تجاوز به سوی همسایه خود بگشاید و مخالفت جهان متحد شده را در مقابل تجاوز برانگیزند. و مورد خشم و نفرت مردم جهان قرار بگیرند .


۱۳۹۷ مهر ۱۵, یکشنبه

راستی فلانی کجاست !!!!



راستی فلانی کجاست !!!!








راستی فلانی کجاست !!!!
می پرسم فلانی چطوره ، مدتیه که دیده نمیشه .
میگه ای بابا مگه نمیدونی رفته ایران ! الان هم هنوز ایرانه !
میگم وا غیر ممکنه !
میگه والله دروغ نمیگم الان ایرانه .‌
میگم بابا همین چند وقت پیش تو تظاهرات جلو سفارت دیدمش مشت گره کرده و جیغ میکشید !
گفت ، آره دیدی که چی جیغهای بنفشی هم میکشید !
میگم خب پس چی جوریه که بازم میره ایران و کسی هم لابد به کارش کاری نداره .
میگه ای بابا تو هم که این قدر ادعای سیاسی بودن میکنی معلومه که حالیت نیست ها !
میپرسم چطور مگه ؟
میگه بابا جان نمیدیدی که جلوتر همه و درست مقابل دوربین سکوریتی سفارت جیغ میکشید !!!
میگم چرا ولی خب که چی عیبش کجاست ؟
واقعا تا حالا هنوز دوزاریت نیفتاده ……...اه
نه باور کن . قبول دارم که دوزاریم کجه !
میگه .. خب یک کم فکر کن .
تظاهرات ...جلو سفارت ….جلو کامرای سفارت ...عمدا خود نشون دادن …. ن…..
نه ….نه ….. نگو باور نمیکنم ….نمیخوام بشنوم یعنی ….!!!
آره آره ،‌‌‌ بخدا ...باور کن ...عین واقعیته ….. من بهت میگم ...باورکن ….
یعنی میخوای بگی با جلو دوربین رفتن حضور خودشو به داخل سفارتیها نشون میده .
د ...اره دیگه تازه فهمیدی … بابا تو مگه نشنیدی هر عاشورا و تاسوعا و اربعین و این جور وختا اینا هستن که توی سفارت و مسجد رژیم پلو پخش میکنن ، برو از همه ایرانیایی که به سفارت رفته بودن برای رای دادن بپرس ! همه اونو سرصندوق رای دیده بودن که کار میکنه و تعرفه ها را جا بجا میکنه ……. ها … مگه نشنیدی
با کلافگی و لکنت میگم، اون که چرا شنیده بودم ولی فک میکردم با بالا گرفتن جنبش در داخل و قیام مردم و کارگرا و دانشجویا و همه ، شاید تحت تآثیر قرار گرفته و اومده اینور ….
نه بابا فلانی تو هم خیلی ساده ای ها یک چیزی بت بگم کله ات دود بکشه
ها ...چی !!!!!!؟؟؟؟
به من میگفت که فلانی با این وضعیت دلار و یورو الان تو ایران جون میده از این جا یورو ببری و توی ایران خانه بخری . میگفت من که این جا شاغلم میخواهم بروم از بانک وام بگیرم و بروم ایران خانه بخرم و الان یک ماهه که رفته یعنی همون موقعها که دلار به اوج بود ها ……!!!
نه نه نگو نگو……..نگو که واقعا کله ام دود کشید .
حالا میفهمم که این هاشم خواستار معلم زندانی در ایران ، بیخود نمیگفت که توی زندان زیر بازجویی ، بازجو به من گفت که چرا سلطنت طلب نمی شوی .بیا برو با رضا پهلوی کار کن اگر خواستی آدرس و تلفنش را هم برایت میگیریم و از همین جا میتوانی به او وصل بشی و همین الان با رضا پهلوی میتوانی از همین جا تماس بگیری ……… پس اینا واقعا کبریت بی خطرن برای رژیم .
میگه حالا همشون که نه !! ولی این هفت خط ها میدونن کجا برن که گربه شاخشون نزنه !!!
ها بابا بخصوص این ها که با همون رضا پهلوی هم ده رو و ده رنگن فکرشو بکن !!! توی این موقعیت بدو بدو رفته که خونه بخره . بیچاره مردم ایران که اینا اپوزیسیونشن.
وای وای وای . چی بگم والله کاش نگفته بودی خیلی ناراحت شدم والله . .

۱۳۹۷ مهر ۱۳, جمعه

دوملیتی ها !





!! دو ملیتی ها

دو پاسپورتیها  !!


برای یک اقدام مالی به یکی از شعب  بانک ( نورد آ ) در شهر اسپو در فنلاند ، که نزدیک بیست سال است در آن  حساب جاری دارم مراجعه کردم . در حین نوشتن فرم اطلاعات پرداخت مواجه بامشکلی شدم که رفع آن از عهده خودم  برنمیامد ، مجبور شدم از کارمندی که متصدی انجام این بخش بود کمک بخواهم ، به او مراجعه کردم و برای رفع مشکل پیش آمده از او تقاضای کمک نمودم ،‌ بر خلاف همیشه این بار کارمند متصدی این امر، با اخم های گره کرده  و وضعیتی بسیار جدی در مقابل من قرار گرفت و پس از شنیدن مطلب من در مورد آن مشکل ، به جای راهنمایی و رفع و فتق موردی که پیش امده بود ، شروع کرد به یک بازجویی مفصل از من کردن ! و چرا و چند بار و برای چه کس و کسانی ….. مورد معامله و…کی امدی و از کجا امدی و د بیا . کلی سوال دیگر . ابتدا طبق معمول با ادب و احترام پاسخ سوال هایش رادادم و  همزمان متوجه بودم که سوء ظن و بدگمانی وجود ندارد ، بلکه تآثیر جریانات اخیر از جمله تحریم اقتصادی ایران و تمرکز بانکهای اروپایی بر جریانات پولی رایج در میان ایرانیان خارج از ایران است ، بنا بر این نه تنها جای نگرانیی نیست بلکه جای خوشحالی هم. از نظر من بود. که بدینوسیله هرچه بیشتر گلوی اقتصادی رژیم استبدادی حاکم بر وطن فشرده شود و عناصر هوادار این رژیم از میان اطلاعاتیها و آقازاده ها وتجار وابسطه رژیم و همچنین برخی  دانشجویانی که فارغ از آن چه که به روزگار مردم وطنشان امده دراین جا به داد و ستد یورو و دلار و مسايل صنفی اشان مشغولند* ؛ و ککشان هم برای مردمی که از رنج و زحمت و مالیات خود ، امکان درس خواندن را برای آنها تامین کردند نمیگزد و برای دور زدن تحریم ها هم به کمک قاتلان و مستبدین میروند و با فرستادن پول ، چوبی ، اگر چه نازک ولی در عین حال ! در زیر بغل آخوند ها میگذارند را ، تحت کنترل درمیاورند .
با صبوری به سوالاتش پاسخ دادم ، اما احساسی در درونم میگفت که نوع سوال کردن این خانم کارمند، انطباقی با یک برخورد اداری و یا ضوابطه رایج محترمانه و عادی ندارد بلکه همراه با یک نوع خشونت است که حد اقل برای من بی سابقه بود!
طاقت نیاوردم و به روش خودش اخمهایم را درهم کردم و از او پرسیدم که آیا روز بدی را داشته ؟‌‌ نگاهی متعجبانه به من کرد و پاسخ داد نه ، پرسیدم که از من عصبانی هستی ، دوباره نگاهی کرد و با تعجب گفت نه ! گفتم پس چرا با درشتی و عصبانیت با من صحبت میکنی و در این بیست سالی که مشتری این بانک بوده ام ندیدم که کارمندی به این گونه با مشتریی مثل من صحبت بکند . انتظار چنین عکس العملی از من نداشت و با دست پاچگی  در جای خودش جا بجا شد و سینه اش را صاف کرد و کمی لبهایش را به کمک زبانش خیس کرد و گفت نه من اگر اخمهایم در هم هست به خاطر اینست که دارم فکر میکنم . و در همین ضمن در ادامه از من پرسید که ایا دوملیتی هستم و پاسپورت ایرانی هم دارم . من با همان جدیت گفتم که خیر من رسمیت و مقبولیتی برای دولت تروریست و حامی تروریستها در کشورم ایران قایل نیستم و برای همین هم به فنلاند پناهنده شده ام و هرگز از انها تقاضای پاسپورت هم نکرده و نمیکنم و فعلا  تا حاکمیت نحس آن ها من فقط فنلاندی هستم .
ناگهان اخمهایش باز شد و گفت متاسفم من اول باید این سوال را میکردم .اگر اول میدانستم که شما دو ملیتی نیستید لازم نبود که این سوالات را بکنم .

من در همین صفحه فیس بوک به اصطلاح دانشجویان ایرانی در فنلاند ، که بهتر است صفحه صرافی برخی از دانشجویان نامگذاری شود از برخورد های توآم با عصبانیت کارمندان این بانک خوانده بودم و برای این خانم کارمند هم تعریف کردم که بخشی  از ایرانیان مقیم در فنلاند از بانک شما و نوع برخوردتان شاکی هستند !! شما ممکن است دستور عملی داشته باشید ،مبنی بر کنترل داد و ستد بانکی ایرانیان ، اما ایرانیان ضامن مشکلاتی که رژیم آخوندهای حاکم بر ایران که حامی اصلی تروریسم در اقصی نقاط جهان هستند ،  نیستند .اما او گفت که ایرانیان دو ملیتی که دارای دو پاسپورت ایرانی و فنلاندی هستند با ارسال پولهای غیر قانونی به ایران باعث مشکلات فراوانی در سیستم بانکی ما شده اند ، برای همین اداره امنیتی بانک ما در این مورد حساس شده است و به ما دستور داده اند که بر جریان پولی این گونه مشتریها دقت بیشتری داشته باشیم . او وقتی که مطمين شد که من شیاد دو  پاسپورتی و یا پناهنده سیاسی ( البته آخوندها !!!! ) نیستم ، کارم را به زودی راه انداخت و با احترام تا دم در هم به دنبالم امد و خوش امد هم. البته گفت .

۱۳۹۶ بهمن ۸, یکشنبه

ماهی بادبادکی



ماهی بادبادکی







ا
ماهی بادبادکی !
ماهی باذد اتدکیندر باب برخی پیام دهندگان و پیام آورندگان دوران به خطر افتادن عظمی :
(ماهی بادی) برای فرار از دست ( توده ها ) می‌تواند به شکل یک بادکنک باد شود. این ماهی‌ها می‌توانند شکم خود را با مقدار زیادی از یک نوع آب و مخ خود را از یک نوع هوا پر کنند و خودشان را چندین برابر اندازه عادی و واقعیی که هستند باد کرده و گنده جلوه کنند.
برخی از این گونه‌ جانوران برای دفاع از مخیلات خود بر روی پوست خود خارهای سمی دارند، و به‌طوربالقوه برای انسانها نیز اگر چه هر چقدر بیرگ هم باشند باز کشنده است !!، به همین خاطر هم ، انسانهای عاقل و رگ و ریشه دار، از نزدیک شدن به چنین جانوران بادکی ولی خوش خط و خال پرهیز میکنند. پادزهر سموم این جانوران پیام دهنده بادکی ، مقاومت بیشتر! ، مبارزه جانانه تر! ، و حضور فعال تر! در همه عرصه های میدان رزم است و بس .

۱۳۹۶ دی ۲۸, پنجشنبه

تظاهرات و اعتراضات ایرانیان




 تظاهرات و اعتراضات ایرانیان




 تظاهرات و اعتراضات ایرانیان !

در ادامه تظاهرات و اعتراضات ایرانیان ۲۰ نفر کشته شدند .
در همه شهر ها و استانهای کشور برای پنجمین روزمردم در خیابانها هستند.
مردم تاکتیک شبانه را انتخاب نموده اند و در طول شبها به خیابانها میآیند . بر اثر گزارش رسانه های ایران تنها دیشب یعنی پنجمین روز تظاهرات ۲۰ نفر کشته شده اند .


Iranin mielenosoituksissa kuollut jo ainakin 20 ihmistä – Trumpin twiitti tyrmättiin: ”Hän voisi keskittyä oman maansa ongelmiin”

Maanantain ja tiistain välisenä yönä mielenosoituksissa kuoli yhdeksän ihmistä. Valtiovalta vastaa pidätyksin.

۱۳۹۶ دی ۵, سه‌شنبه

روشنفکران



روشنفکران !









روشنفکران
باقر رئیس الساداتی
۲۷.۱۲.۲۰۱۷
فنلاند
خانم مینا اسدی در سخنرانی خود میگوید که امروزه در جوامع انسانی انتظار از روشنفکران ، این بوده و هست که 
همیشه در جلو مردم حرکت کنند و راهنمای توده های مردم باشند برای ایجاد اتحاد و صیقل دادن انگیزه های انسانی
مردم برای مبارزه در راه آزادی و عدالت اجتماعی . او در این باب مثالهایی از ادوار مختلف تاریخی جوامع اروپایی 
میآورد ودر ادامه میگوید اما روشنفکران ما نه تنها به این وظیفه مهم خود عمل نمیکنند ، که خود نیز مانع اتحاد و
حرکت و جنبش مردم میشوند . او با ردیف کردن مثالهایی از نقش بازدارنده این قبیل روشنفکران تفرقه افکن و موفقیتهای
وزارت اطلاعات آخوندها در بازی گرفتن آنها در سرکوب داخلی از یک سو . و از سوی دیگر بهره مند شدن از لابی گری 
های آنها در نزد غربیان و رونق دادن به خط مماشات این دولتها با استبداد دینی اشان ، میگوید که در واقع رژیم آخوند ها
توانسته است به خوبی این قبیل روشنفکران را به شیوه های مختلف با تطمیع و تهدید به خدمت خود در آورد و از آنها راهبندی برای
ترمز شتاب حرکتهای آزادیخواهانه و عدالت طلبانه اجتماعی استفاده کند . او در ادامه میگوید که هم شما روشنفکران
باجو سازی های خود مانع از آن شدید که حتی آدمی همچون من علیرغم عشق وافرم به هنر خانم مرضیه وعلاقمندی بسیارم 
به این بانوی هنرمند وطنم،  خودم را از دیدن کنسرت او فقط به فقط به خاطر هواداریش از مجاهدین محروم کنم و برای
دیدن کنسرت او به سالن اپرای پاریس نروم ..چرا ! ؟ زیرا که شما روشنفکران و چپها او را حامی مجاهدین و سیاستهای
مجاهدین معرفی میکردید و مجاهدین را هم متهم به سکت و فرقه .......
من فکر میکنم که یکی از مخاطبین خانم اسدی به عنوان یک روشنفکر چپ باید خود ایشان باشند !
خب اگر قرار باشد روشنفکران در جلو مردم باشند و جوسازیها و توطئه های دشمنان مردم را نقش بر آب کنند چطور است
که خود ایشان تحت جو سازی دیگران قرار گرفته و وظیفه ای را که خود برای روشنفکران دیکته میکنند درمورد خود 
به فراموشی میسپارند . مگر قرار نیست که روشنفکر دنباله رو نباشند و در جلو و خط شکن و تابو شکن باشند .
پس این تئوری درست خود را با محروم کردن خود از کنسرت خانم مرضیه در درجه اول خودشان نقض میکنند.
مگر غیر از این بود که با رفتن به کنسرت هم خود با فضای خوب و انگیزاننده این کنسرت هماهنگ میشدند و هم
به مقوله اتحاد و اتفاق زمینه عملی و اجرایی میدادند . با عث تشویق دیگران به اتحاد و باهم بودن در برابر استبداد
با حفظ پرستیژهای اعتقادی و سیاسی خود .
درادامه میگوید تعدادی  ( با پوزش از خوانندگان محترم ) جاکش های سیاسی جلو افتاده اند و در این چهل سال حاکمیت
مرتجعین این چاقوکشان و الوات چاله میدانی تسبیح بدست و گردن کلفت را در خم رنگرزی انقلابی و اصلاح طلبی و
اصول گرایی و قس علیهذا  … رنگ میکنند و مردم را دچار توهم و سردرگمی مینمایند .
خب البته که با سرقت انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ بوسیله آخوندهای دجال ، حاکمیت دجالانه فرهنگ دجالیت خود را
نیز اعمال نمود و در اثر آن همه چیز وارونه شد حتی واژه های سیاسی ، بله این درست است در چنین حاکمیتی نه اصول
معنی دارد و نه اصلاح و نه انقلاب و نه رفورم ....همه چی بر عکس .. حال باید دید که این جاکشهای سیاسی به قول این
سرکار بانو، ابزار کاری جاکشی اشان چه بوده است که توانسته اند زیر پای جنبش مردم ایران پوست خربزه بیندازند.
این جاکشهای سیاسی کسانی جز چپهای با برند های گوناگون اصلاح طلبان به اصطلاح چپ حکومتی، ملی مذهبی های
نه ملی و نه مذهبی و جاکشکهای تولیدی جاکشهای برند چپ میباشند و بس !!! که در این چهل سال اخیر بیشترین خاک
را در چشم مردم ایران پاشیده اند و اصلی ترین نیروی محرکه جنبش آزادیخواهی و عدالتخواهی را که جوانان باشند
زمینگیر نموده اند.
برای این که فقط یک نمونه از کار این جاکشهای سیاسی را که پر بی ربط هم به مثال خود خانم اسدی نیست در این جا
بیاورم بر میگردم به همین موضوع کنسرت خانم مرضیه که حسرت شرکت در آن به خاطر جوسازیهای روشنفکرانه
خارجه نشینان به دل خانم اسدی مانده است . هنوز چندی از کنسرتهای فوق موفق خانم مرضیه نگذشته بود که رژیم ،
 بانو دلکش ،هنرمند دهه های سی و چهل را که پیر و فرتوت شده بود به رقابت با خانم مرضیه و خنثی کردن کنسرت های 
مقاومت ایران ، راهی آمریکا و اروپا میکند و دستش را در دست بخشهایی از جاکشان راست سلطنت پرست  و چپ چپول میگذارد و آنها با برگزاری چند کنسرت برای او در آمریکا میروند که اثر
عظیم کنسرت های مقاومت برای خانم مرضیه را در جهت اقبال مردم به مقاومت خنثی کنند.
به هر دلیل این کنسرتها در آمریکا مورد استقبال هموطنان قرار نمیگیرد تا جایی که تور اروپایی آن را برای بیشتر
نشدن فضاحت و آبروریزی سیاسی برگذار نمیکنند. اما در همان ایام باید پیک جاکشان را میخواندی و تیترها
و داستانها و خاطره نویسیها و مقایسه هایی که بین این دوبانوی محترم و سالخورده هنرمند وطن به قلم تحریر درآورده
بودند را می دیدی . چه تحلیلهای آبکی طبقاتی از شخصیت و زندگی این دوبانوی هنرمند که مثلا دلکش خواننده مردم در کافه
و کاباره بوده و هوادارنش هم توده های مردم و توده ای ها....... و مرضیه خواننده برای از ما بهتران و مذهبی و چه و
چه و هوادارانش پولداران و لابد مجاهد ها .
چاکشکها هم که ساخته و پرداخته مشترک دستگاه اطلاعات رژیم و چپول های عاشق روس بودند و هستند نیز به همین منوال
آن چه که در کشکول خباثت و دنائت و رذالت خود داشتند به سر و روی این بانوی هنرمند به خاطر هواداریش از مجاهدین
نثار نمودند.

حالا مسئله این است که آیا به گفته های خود ایمان و اعتقاد داریم یا خیر،  و تریبونها را به همان راه و رسم روشنفکری
اشغال میکنیم و حرفی میزنیم بدون پذیرش هیچگونه مسئولیتی. اگر این حرفها مسئولیت و ارزشی دارد مردم باید اثر و
نتیجه آنرا در عمل مشخص ببینند وگرنه طشت رسوائی این گونه چپول بازیها مدتها است که ازبام فرو افتاده است.